معمولا با برنامه نویسی نه تنها ذهن ادم هنگ نمی کنه بلکه معتاد برنامه نویسی هم می شه
حالا اگه از برنامه نویسی زده شد، باید بدنبال مشکل بگرده
یک: همانطور که امین اشاره کرده بود، ممکن است فشار محدود بودن زمان پروژه باشه، که کارایی را خیلی پایین میاره، باید سری بعد سعی کنه از این اشتباهات نکنه
دو: گاهی جایی گیر می افته و هر چی می گرده راه حل رو پیدا نمی کنه، مثل من که سه ماه می خوام برا دیتا بیس اس کیو ال 2008 پسورد بذارم تا حالا نتونستم، بهترین راه اینه که هر موقع دید دیگه نمی تونه بره سراغ یه تفریح یا کار متنوع یا زمانهای برنامه نویسی را کوتاه کنه مثلا نیم ساعت برنامه نویسی یک ساعت کار مورد علاقه
سه: گاهی ممکنه که اشکال از خارج باشه مثلا یه مشکلی تو زندگی بوجود اومده باشه، مثلا ممکنه عشق یه نفر تو زرد در اومده باشه، باید مشکلا از جایی دیگه حل کنه
حالا اگه از برنامه نویسی زده شد، باید بدنبال مشکل بگرده
یک: همانطور که امین اشاره کرده بود، ممکن است فشار محدود بودن زمان پروژه باشه، که کارایی را خیلی پایین میاره، باید سری بعد سعی کنه از این اشتباهات نکنه
دو: گاهی جایی گیر می افته و هر چی می گرده راه حل رو پیدا نمی کنه، مثل من که سه ماه می خوام برا دیتا بیس اس کیو ال 2008 پسورد بذارم تا حالا نتونستم، بهترین راه اینه که هر موقع دید دیگه نمی تونه بره سراغ یه تفریح یا کار متنوع یا زمانهای برنامه نویسی را کوتاه کنه مثلا نیم ساعت برنامه نویسی یک ساعت کار مورد علاقه
سه: گاهی ممکنه که اشکال از خارج باشه مثلا یه مشکلی تو زندگی بوجود اومده باشه، مثلا ممکنه عشق یه نفر تو زرد در اومده باشه، باید مشکلا از جایی دیگه حل کنه