09-17-2017، 01:15 PM
(آخرین تغییر در ارسال: 09-17-2017، 01:16 PM توسط asma.daneshjo.)
آهن قراضه برخلاف تصور بسیاری از مردم یک ماده اولیه استراتژیک محسوب میشود و در زنجیره تولید محصولات فولادی بهعنوان ماده اولیه استفاده فراوانی دارد؛ در نتیجه شفافیت قیمت آن، به تکمیل زنجیره ارزش برای تولیدکنندگان فولاد در کشور کمک زیادی میکند. به اعتقاد فعالان بازار آهن، باید شرایطی فراهم شود تا رانت اطلاعاتی در بازار قراضه از میان برود و خریداران از قیمتها اطلاع پیدا کنند. از سوی دیگر هنگامی که بازار بهصورت جزیرهای عمل کند، مدیریت آن بسیار مشکل خواهد بود. به اعتقاد فعالان بازار، آهن قراضه تا چند سال پیش در ایران کالای چندان با ارزشی نبود؛ اما بهواسطه رشد تولید و مصرف فولاد در کشور در حال حاضر یکی از باارزشترین مواد اولیهای است که در صنعت فولاد مورد استفاده قرار میگیرد؛ اما با این وجود هنوز تشکل سازمان یافتهای در این خصوص ایجاد نشده و بهصورت صنعتی نیز تولید نمیشود. در سالهای اخیر، رشد تولید فولاد همواره مورد توجه مسوولان کشور بوده و با ایجاد زیرساختهای آن، سعی شده تا آمار و ارقام مربوط به تولید فولاد را روبه رشد توصیف کنند؛ اما با وجود مصرف آهن قراضه و کمبودهایی که برای تولید آن در کشور وجود دارد، هنوز راههای تامین قراضه محدود است و مرجع رسمی برای قیمتگذاری و واردات و تامین آن وجود ندارد از این رو مشکلاتی را در زنجیره تامین فولاد از جمله مشکلات محیط زیست، عدم ابراز کد اقتصادی و تاثیر منفی قیمت تمام شده فولاد به همراه دارد. در این شماره باشگاه مدیران نظرات مدیران فولادی را در اینباره میخوانید.
فرارهای مالیاتی و شکاف قیمتی ورق و میلگرد در بازار داخلی
بهادر احرامیان
مدیرعامل فولاد یزد
این روزها بازار فولاد ایران و جهان کماکان شرایط بحرانی و کمسابقهای را سپری میکند. آخر هفته گذشته اتحادیه اروپا تعرفه واردات ورق گرم از چین را دوباره تا سقف 70 درصد افزایش داد که این خود نشاندهنده این است که جنگ قیمتها و بازارشکنی چین چندان آرام نگرفته است و مسوولان آزادترین اقتصادهای دنیا بهرغم اظهارات مقامات چینی هنوز به نیات آنها در کاهش سوبسیدهای اعطایی -اکثرا در زمینه تامین مالی- به صنعت فولاد چین تردید دارند. حجم تعرفههای حمایتی استقرار یافته در کشورهای مختلف به علاوه سوبسیدها یا کمکهای آشکار و پنهانی که کشورهای جهان به تولیدکنندگان فولاد خود ارائه میکنند، وضعیتی را بهوجود آورده است که به دلیل تفاوت در هزینههای تولید شاید هیچگاه در دوره معاصر تفاوت قیمتهای جهانی فولاد به این شدت نبوده است.
در آمریکا بهعنوان سردمدار اقتصاد باز و فاقد سوبسید، قیمت ورق گرم فولاد – بهعنوان یک شاخص مورد قبول جهانی- چیزی بیش از 600 دلار است در حالی که همین کالا در بازار داخلی چین نزدیک به 300 دلار معامله میشود و با حدود 50-30 دلار هزینه اضافه، آماده بارگیری از بنادر چین به سوی بازارهای واردکننده است. طبق برآوردها سایه سنگین چین، بهعنوان کشوری که تنها صادرات 140 میلیون تنی آن از مجموع تولید دومین تولیدکننده جهان یعنی ژاپن بیشتر است برای سالهای متمادی بر تجارت جهانی فولاد ادامه خواهد داشت؛ چراکه این کشور برنامههای اعلامی در مورد کاهش ظرفیت تولید را تنها مشروط به کاهش تقاضای داخلی، اجرا خواهد کرد و به عبارت دیگر قصد عقبنشینی از بازارهای صادراتی خود را ندارد. در این شرایط اتخاذ یک راهبرد درازمدت و نه فقط راهحلهای کوتاهمدت، هم برای دولتهای کشورهای دارای صنعت فولاد و هم برای خود بنگاههای تولیدکننده در برابر این وضعیت الزامی است. مقالات مرتبط: قیمت گذاری قیمت آهن قراضه
یکی از مهمترین کارکردهای تعرفههای حمایتی در این شرایط ایجاد فرصت برای صنایع فولاد است تا با ایجاد یک کف قیمتی، فرصتی برای بازسازی و تجدید ساختار و مقاومسازی این بنگاهها در برابر نوسانات جهانی ایجاد کند، اما اینطور که به نظر میآید این سیاست بهطور کامل به اهداف خود در کشور ما دست نیافته است. بهطور مشخص در حال حاضر در حالی که قیمت ورق گرم در بازار داخل کشور در کانال 1800 تومان برای هر کیلو است قیمت محصولات طویل با فاصلهای بسیار زیاد در محدوده 1500 تا 1550 تومان در کیلو در نوسان است. فاصله 300 تومانی میان مقاطع عریض و طویل در یک بازار واحد در بازار فولاد ایران و جهان کمسابقه است. بهطور تاریخی در بازار فولاد جهان و همینطور کشورمان همواره تفاوت قیمت محصولات عریض و طویل جزئی بوده و تنها در برخی مواقع به دلایل خاص تعادل عرضه و تقاضا به نحوی تغییر کرده است که در دورههایی کوتاه قیمت این دو گروه کالا تفاوت معنی داری با یکدیگر پیدا کردهاند، اما افزایش این شکاف قیمتی در حال حاضر باعث شده که با وجود ابزارهای حمایتی، تولیدکنندگان مقاطع طویل از صنایع ذوب و ریختهگری گرفته تا نورد نتوانند از شرایط ایجاد شده برای بهبود وضعیت تراز خود استفاده بهینه را داشته باشند.
کارشناسان موارد مختلفی را بهعنوان علل بروز این پدیده برشمردهاند. بهطور مثال تعدد تولیدکنندگان شمش و نوردکاران میلگرد و سایر مقاطع طویل و عدم هماهنگی آنها در تنظیم بازار در مقابل وجود فولاد مبارکه بهعنوان متولی اصلی بازار مقاطع عریض کشور یکی از عوامل این شکاف قیمتی ذکر شده است، اما نگاهی به سابقه و روند ایجاد این شکاف قیمت نشان میدهد که با وجود شرایط مذکور در گذشته شاهد چنین پدیدهای در بازار داخل نبودهایم و افزایش این شکاف در سالهای اخیر همگرایی مشخصی با گسترش چتر مالیاتی و سامانه ارزش افزوده داشته است.
مقاله مرتبط: قیمت انواع میلگرد
بر خلاف تصور نادرست برخی که رواج کدفروشی و استفاده از مولفههای نامعتبر را تنها به علت تلاش تولیدکنندگان برای فرار مالیاتی میدانند، واقعیت این است که در رشته فولادسازی استفاده از این روشها به دلیل عدم موفقیت سازمان امور مالیاتی در استقرار یک رویه کارآ در نظام جمعآوری و خرید قراضه است.
عامه تولیدکنندگان فولاد با توجه به گردش بالای مالی و اطلاع از اشراف کامل سازمان مالیاتی بر عملیات بانکی به خوبی به نیاز به مستحکم کردن کیفیت اسناد و مدارک فعالیت اقتصادی خود آگاه میباشند، اما در این میان تعداد اندکی از بنگاهها با توجه به خلأ موجود در نظام ارزش افزوده و این استدلال که هر روشی که در پیش گرفته شود دارای ریسک مالیاتی خواهد بود فعالیت در خارج از چرخه ارزش افزوده را در پیش گرفته و نسبت به تولید و فروش محصول از محل قراضه اقدام و در این راه بازار و سطح قیمتها را نیز در شرایط رکود سرکوب مینمایند. برآورد فشار کاهنده بر قیمت مقاطع طویل از این ناحیه حداقل معادل 9 درصد ارزش افزوده تا ضریبی بالاسری برای پوشش سایر هزینههای عملکرد شفاف تا سقف 20 درصد قیمت محصول متغیر است. اما راه حل این مشکل در تعیین تکلیف اصولی گردش مالی و خرید و فروش قراضه است.
قراضه تولیدی در ایران همانند سایر نقاط دنیا از دو منشأ متفاوت به دست میآید. یک گروه کارخانجات مصرفکننده فولاد هستند که از آنجا که خرید خود را با استفاده از کد ثبت نام شده در سامانه ارزش افزوده خود انجام میدهند میتوانند فروش ضایعات خود را نیز از همین کانال انجام داده و مشکل خاصی از این ناحیه متوجه خریدار و فروشنده نیست، اما قسمت بزرگی از قراضه داخلی نیز از منشأ کالاهای مستعمل متعلق به مصرفکننده نهایی به چرخه تولید باز میگردد که به دلیل اینکه این گروه از ابتدا مطابق قانون نیازی به ثبت نام و اخذ کد ارزش افزوده ندارد هنگام فروش کالای مستعمل خود به واسطه جمعآوریکننده قراضه امکان ارائه کد و فاکتور رسمی ندارد و همین امر باعث اختلال در ثبت گردش کار در زنجیره تولید فولاد میشود. از آنجا که افراد شاغل در زمینه جمعآوری ضایعات نیز تمایل چندانی به شفافسازی فعالیت خود ندارند و با توجه به درآمد اندک خود از این فعالیت و ترس از پرداخت مالیات بیش از حد متعارف در عمل بهعنوان یک «شبه اقتصادی» عمل کرده و ریسک در دفاتر مالیاتی را به شرکتهای فولادی با تبعات ذکر شده در بالا منتقل میکنند. در این زمینه اقدام عاجل سازمان مالیاتی نه تنها از منظر جمعآوری مالیات بلکه از حیث کمک به بهبود وضعیت صنعت فولاد ضروری به نظر میآید.
عدالت مالیاتی گامی برای رقابت اصولی در صنعت میلگرد و فولاد
سیدرضا شهرستانی
رئیس هیاتمدیره شرکت کلاچ
ارزش افزوده مالیاتی است که فقط برای اجناس مصرفی که بهعنوان مایحتاج اولیه افراد خوانده می شود اخذ نمیشود، موادی مانند غذاهای اولیه (گوشت، شیر، نان، حبوبات و...) ولی اجناسی که در آن عملی مازاد صورت گیرد و برای تهیه و آمادهسازی مراحل ساخت و خطوط تولید را میگذرانند باید ارزش افزوده را پرداخت کنند. یکی از دلایل تصویب و قراردادن ارزش افزوده روی کالاها، ایجاد درآمد برای دولت است و این مالیات به افرادی تعلق میگیرد که درآمد و مخارج آنها فراتر از تهیه مایحتاج عادی و اولیه زندگی است و عمده مواد مورد نیاز خود را بهصورت کاملا آماده تهیه و مصرف میکنند. بهعنوان مثال، شخصی که برای نوشیدن آب به جای باز کردن شیر آب و نوشیدن آب لولهکشی، ترجیح میدهد یک بطری آب معدنی تهیه کند باید برای خرید خود مالیات آن را نیز پرداخت کند. حتی سرویسهای خدماتی مانند هزینه مکالمات تلفنی، برق، گاز و... نیز مشمول پرداخت ارزش افزوده می شوند.
در کشورهای توسعه یافته یکی از منابع عمده درآمد دولت همین ارزش افزوده (VAT) بوده که بیش از 20 درصد درآمد دولت را در بر میگیرد. نکته دیگر در تصویب قانون و اخذ ارزش افزوده تکمیل چرخه تولید است، ممکن است برای خواننده این سوال پیش آید که ارزش افزوده چه نقشی در تکمیل چرخه تولید دارد؟ هر محصولی که تولید میشود به مجموعه دیگری ارسال میشود (یا برای توزیع توسط فروشندگان خرده یا برای ارسال به کارخانههای تولیدی برای تبدیل به مواد دیگر و سپس فروش به مصرف کننده) که در این بین فروشنده هنگام تسویه ریالی اجناس معامله شده از خریدار ارزش افزوده مصوب را اخذ و پس از سررسید فصول مالیاتی این مبالغ را به حساب خزانه دولت واریز میکند. علاوه بر فروشندگان که در سررسیدهای مقرر مالیات را به حساب دولت واریز میکنند، خریداران و مصرفکنندگان نیز در همان سررسیدهای مالیاتی گزارشهایی مبنی بر پرداخت مالیات به تولیدکننده به اداره دارایی ارائه میدهند، به همین خاطر در صورتی که یکی از عوامل تهیه، تولید، توزیع و... سعی در نمایش غیرواقعی معاملات خود داشته باشد و به دنبال فرار از مالیات باشد با بررسی و تطبیق گزارشها و مدارک ارائه شده توسط دیگر افراد و سازمانها خلافشان آشکار خواهد شد. در بخش زنجیرهای فولاد 2 رکن اساسی بهعنوان مواد اولیه وجود دارد: 1 – سنگآهن 2- ضایعات آهن
در بخش سنگ آهن با توجه به اینکه وظیفه استخراج، جداسازی و تفکیک در معدن بر عهده شرکتهای ثبت شده است مشکل چندانی بابت مسائل مالیاتی به نظر نمیرسد و آن شرکتها طبق روال پرداخت ارزش افزوده را در برنامه خود دارند،ولی در بخش تامین قراضه آهن به علت اینکه عمده ضایعات از اطراف شهرها و شهرستانها و از پروژههای عمرانی، نوسازی یا کالاهای فرسوده توسط افراد دوره گرد و خرده فروش جمعآوری میشود و این افراد، اشخاص حقیقی هستند و فعالیتشان ثبت قانونی و حقوقی ندارد، به خاطر فرار از پرداخت مالیات زیر بار رسمی کار کردن نرفته و کل مبالغ دریافتی بابت فروش ضایعات آهن را درآمد خود تلقی کرده و از آن پول هیچ عددی بابت ارزش افزوده به خزانه دولت باز نمیگردد. در زمینه ضایعات آهن، کارخانههای بزرگ و کوچک تولیدی نیز وجود دارند که به علت ثبت رسمی و قانونی بعد از فروش ضایعات مالیات را اخذ و عین آن مبلغ را به حساب دولت واریز می کند.
با توجه به اینکه بیشتر هزینه تولید فولاد صرف مواد اولیه (ضایعات آهن یا سنگآهن) میشود و شرکتهایی وجود دارند که فقط از ضایعات آهن بهعنوان مواد اولیه استفاده میکنند که این امر 65 درصد از کل هزینه تولید را در بر میگیرد و با توجه به نکات گفته شده اگر بخواهند ارزش افزوده خرید ضایعات آهن را خودشان متحمل شوند و مازاد بر پرداخت خرید ضایعات این عدد را پرداخت کنند با در نظر گرفتن 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده در حال حاضر، چیزی حدود 6 درصد به قیمت تمام شده اضافه میشود و با توجه به سود 4 درصد تا حداکثر5 درصد قیمت تمام شده در صنعت فولاد، با پرداخت 6 درصد فوق، کارخانههای تولید فولاد نه تنها از فعالیت اقتصادی و صنعتی خود هیچ بهره و سودی نمیبرند بلکه کاملا تولید را با زیان به پایان میرسانند که این موضوع فقط به ضرر شرکتهایی هست که صادقانه و سالم کار میکنند و شرکتهایی که با پنهان کاری، پایین نشان دادن میزان تولید و فروش، تهیه کد و... قصد فریب سازمان امور مالیاتی را دارند موفق به کسب سودهای هنگفت میشوند.
از این رو جهت ایجاد بستری مناسب و رقابت سالم بین کارخانههای فولادی و قطع ید افراد خلافکار و فراری از مالیات، پیشنهاد میشود سازمان امور مالیاتی برای اخذ مالیات و روشن کردن نحوه عملکرد تولید و فروش واحدهای تولیدی با قدرت بیشتری وارد عمل شده و با همه آنها به شکل یکنواخت و عادلانه برخورد کند، که یکی از راههای پیشرفت به سوی این مهم این است که به خریداران قراضه آهن ابلاغ رسمی شود که اطلاعات کامل تمامی اشخاص و منابعی که اقدام به تامین ضایعات میکنند را در اختیار دولت بگذارند تا بتوان از طریق قانونی و توسط بازرسان خبره نظارت و بررسی فعالیت این اشخاص و بنگاهها را زیر ذره بین برده و مالیات واقعی کارکرد آنها را محاسبه تا چرخه تولید ذکر شده بدون خلل و توقف و با قدرت به فعالیت خود ادامه دهد.
یکی دیگر از راهکارها مثالی است از کشورهای توسعه یافته، به این صورت که در کلان شهرها،مراکزی معتبر و ثبت شده قانونی برای بازیافت ضایعات مستعمل در نظر گرفته شده است. کلیه مواد فرسوده، ضایعات تولید شده در عملیاتهای عمرانی، ضایعات شرکتها و... پس از جمعآوری از سطح شهرها و شهرکهای صنعتی به این کارگاهها منتقل شده و پس از فرآوری و جداسازی و بازیافت مواد (کاغذ، شیشه، فولاد، چدن، آلومینیوم، پلاستیک، مس و....) آنها را جهت تامین مواد اولیه کارگاهها و کارخانههای تولیدی آماده بارگیری و پس از فروش و اخذ مالیات، مبلغ مالیات را به حساب دولت واریز میکنند. بنابراین اگر دولت از افرادی که مایل به این نوع همکاری باشند پشتیبانی کند و حمایت کامل خود را در کلیه زمینهها اعم از اختصاص مکان مناسب، ارائه تسهیلات کافی و... از این اشخاص انجام دهد میتوانیم شاهد شفافسازی هرچه سریعتر پرداختهای مالیاتی بوده و علاوه بر جلوگیری از فرارهای مالیاتی کمک قابل توجهی به کارگاههایی شود که با ارائه اطلاعات دقیق و واقعیتهای تولید و فروش خود سعی در پیشبرد چرخه صنعت کشور دارند خواهد شد.
نقش مالیات در معاملات آهنقراضه شفاف نیست
محمدرضا ممتاز
مدیر خرید مواد اولیه و انرژی فولاد مبارکه اصفهان
آهنقراضه بهعنوان یکی از مهمترین اقلام استراتژیک صنعت فولاد، جایگاه مهمی در فرآیند تولید آهن وفولاد دارد. ماده اولیهای که گرچه میتوان مصرف آن را تا حد زیادی با اقلام دیگر نظیر آهن اسفنجی کاهش داد، لکن قابل حذف شدن از فرآیند تولید نیست. بنابراین تامین پایدار و رقابتی آن همواره یکی از دغدغههای صنعت فولاد است و فرآوری و مصرف بهینه این کالا پیچیدگیهای خاص خود را دارد. سالیان متمادی فرآوری بهصورت دستی و سنتی انجام شده است. امری که علاوه بر بالا بردن هزینههای فرآوری، هیچگاه نتوانسته نیازهای کیفی و کمی مصرفکنندگان را پوشش دهد و در مواردی باعث به وجود آمدن مسائل حاشیهای کیفی و حوادث انسانی شده است. خوشبختانه در مبحث فرآوری به مرور، روشهای مدرن و پیشرفته در حال توسعه و جایگزینی روشهای سنتی و قدیمی هستند که بهعنوان نمونه میتوان از دستگاههای تولید قراضه شردد «shredded» و شرپرس «shre press» نام برد.
این روشها، اخیرا در صنعت قراضه کشور بهکار گرفته شدهاند که گام مهمی به حساب میآید. تردیدی که در ابتدا نسبت به این نوع قراضه وجود داشت به مرور مرتفع و اعتماد مصرفکنندگان بهدست آمده است. متناسب با سرانه نسبتا پایین مصرف فولاد در کشور ایران در مقایسه با کشورهای صنعتی (237کیلوگرم به ازای هرنفر در مقایسه با کره جنوبی با 1114کیلوگرم)، سرانه تولید قراضه نیز پایین است؛ بهخصوص که فشارهای اقتصادی نیز این مساله را تشدید میکند. بنابراین تامین قراضه کافی خود به خود مساله بزرگی است.
شبکه جمع آوری قراضههای خانگی پاسخگوی بخش کوچکی از نیاز است و قراضههای صنعتی و ساختمانی نیز رونق چندانی ندارد. بهعنوان مثال بحث تولید قراضه ماشینهای فرسوده و استحصال، پاکسازی و فرآوری آن یا نوسازی بافتهای فرسوده کشور رابطه مستقیمی با قدرت خرید و توان مردم دارد. مساله دیگر، شفاف نبودن معاملات قراضه از لحاظ ثبت مالیات ارزش افزوده است که منجر به تولد شرکتهای صوری میشود که پس از مدتی منحل شده و اختلالاتی را در نظام مالیاتی کشور پدید میآورند. از طرفی نامشخص بودن و استاندارد نبودن نظام درجهبندی کیفیت قراضه به عدم شفافیت معاملات دامن میزند. هنوز کشور از یک سیستم واحد و استاندارد برای تعیین کیفیت ودرجه قراضه محروم است.
بنابراین قیمتگذاری نیز بهصورت سلیقهای و براساس نیاز مصرف و فشار بازار قراضه تعیین میشود؛ امری که منافع هیچ یک از طرفین مصرفکننده و عرضهکننده قراضه را بهصورت پایدار تضمین نمیکند. بنابراین این مساله سبب افزایش حضور واسطهها شده که سودنهایی نصیب آنان میشود. متاسفانه نبود سیستم نظام مند قیمتگذاری باعث شده در هنگام افزایش قیمتهای فولاد، قیمت قراضه به سرعت بالا رود و حتی گاهی به قیمتهای نزدیک به شمش فولاد برسد و در هنگام پایین آمدن قیمتهای فولاد،کشش کاهش قیمتها بسیار پایین بوده و به سختی تناسب کاهش قیمتها رعایت میشود؛ امری که باعث فشار بیش از حد به کارخانههای تولید فولاد میشود. به نظر میرسد راه حلی که میتوان در این رابطه ارائه کرد استانداردسازی کیفیتها و درجات قراضه و سیستم قیمتگذاری مشابه دیگر اقلام زنجیره تولید نظیر کنسانتره سنگ آهن، گندله و آهن اسفنجی میتواند راهگشا باشد. بهعنوان مثال درصدی از متوسط فروش شمش فولادی و قیمت شمش آهن در بازار میتواند پایهای برای قیمتها باشد.
حداقل بهعنوان یک راه حل دیگر میتوان از ظرفیتهای بورس کالا در این رابطه استفاده کرد تا از سیستم عرضه و تقاضای بازار برای فرآیند قیمتگذاری استفاده شود. اما آنچه واضح است تولید داخلی قراضه محدود است و اگر به تجربه دیگر کشورها در زمینه تامین قراضه از منابع خارجی توجه کنیم، لزوم بهکارگیری این تجربیات بیش از پیش قابل احساس است. در حال حاضر هیچ مرکز صنعتی در ایران برای تهیه قراضه از کشتیها و ادوات دریایی مانند آنچه در پاکستان وجود دارد، فعال نیست یا زیرساختهای مناسب نظیر اسکلههای تخصصی برای تخلیه و واردات قراضه پیشبینی نشده است. البته با توجه به مزیت انرژی گاز که در ایران به وفور وجود دارد و البته حجم قابل قبول معادن سنگ آهن و با توجه به اینکه میتوان آهن اسفنجی را جایگزین آهنقراضه کرد، شرکتها به سمت توسعه مدولهای آهن اسفنجی گام برداشتهاند.
درصورت حفظ این مزیتهای رقابتی (کنسانتره سنگ آهن و گاز) هزینه تمامشده آهن اسفنجی کمتر از آهنقراضه خواهد بود. به هر حال اگر کشورمان بخواهد همانگونه که مسیر توسعه و صنعتی شدن را تعریف کرده است و در زمینههای مختلف از جمله تولید 55میلیون تن فولاد در افق 1404 موفق و سربلند باشد باید تمام ملزومات و زیرساختهای مرتبط را نیز تعریف و اجرا کند. تامین قراضه به اندازه و کیفی با قیمت رقابتی بهعنوان یک ماده اولیه مهم این صنعت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
تقویت و توسعه واحدهای فرآوری قراضه، ضروری است
رسول خلیفه سلطان
دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد
مالیات بر ارزش افزوده که در واقع نوعی از مالیات بر مصرف است در همه جای دنیا دریافت میشود و در حال حاضر پیشرفتهترین شیوه دریافت مالیات محسوب میشود. از این رو قطعا باید اجرای آن ادامه پیدا کند اما واقعیت این است که زنجیره اجرای این قانون باید کامل باشد. در کشور ما متاسفانه برخی حلقههای زنجیره در حوزه فولاد درست عمل نمیکنند. بهعنوان مثال فروشندگان قراضه آهن صرفا دلالی میکنند و هیچ هزینهای بهعنوان مالیات بر ارزش افزوده نمیپردازند ولی تولیدکنندگان شناسنامهدار باید این هزینه را بدون اینکه اعتباری برای آن دریافت کرده باشند، پرداخت کنند. بر این اساس، عدم شفافیت در زنجیره تامین مواد اولیه تولید فولاد خصوصا در فروش آهن قراضه، هزینههای سنگینی را بابت مالیات بر ارزش افزوده به تولیدکنندگان خصوصی فولاد تحمیل میکند.
تولیدکنندگان شمش فولاد که در واقع کار ریختهگری انجام میدهند از ضایعات آهن استفاده میکنند و از آنجا که خرید و فروش ضایعات آهنی از فرآیند شفافی برخوردار نیست و معمولا به صورت رسمی انجام نمیشود، موضوع مالیات بر ارزش افزوده در آن چندان تاثیرگذار نیست. باوجود آنکه مساله ساماندهی وضعیت قراضه آهن در کشور چند سالی است که بهطور متناوب در بین جامعه فولاد کشور مطرح میشود اما تاکنون به جز تلاشهای پراکنده، اقدام هدفمند و موثری در این زمینه صورت نگرفته است. درخصوص وضعیت فعلی بازار توجه به دو نکته بسیار حائز اهمیت است؛ یکی مساله مالیات بر ارزش افزوده این ماده اولیه و دیگری مساله محیط زیست.
در مورد بحث مالیات بر ارزش افزوده و گردن ننهادن برخی از فروشندگان قراضه به این الزام قانونی باید گفت که این مساله سبب ایجاد آشفتگی در کل زنجیره فولاد میشود، چرا که واحدهای ذوب فولادی که برای بقا و حفظ تولید و جلوگیری از تعطیلی کارخانه خود مجبور به خریدن قراضه بدون فاکتور ایمنی از فروشندگان محلی قراضه و عدم دریافت مالیات بر ارزش افزوده آن میشوند ناگزیرند شمش تولیدی خود را نیز بدون فاکتور رسمی و بدون مالیات بر ارزش افزوده به واحدهای نوردی بفروشند، این زنجیره معیوب تا مصرفکننده نهایی ادامه مییابد؛ به طوری که واحدهای نورد نیز ناچارند محصول تولیدی خود را بدون فاکتور رسمی به خریدار بفروشند. این روند همینطور ادامه پیدا میکند. در این زنجیره معیوب، واحدهای تولیدی هم که به ناچار بهدلیل کمبود نقدینگی و الزام به تامین مواد اولیه در این چرخه گرفتار شدهاند، مشمول جرایم سنگین مالیاتی و ضرر و زیانهایی از این بابت میشوند.
حال این سوال پیش میآید که راهکار حل این مساله چیست؟ قبل از پاسخ به این سوال بهتر است نکته دیگری در باب قراضه آهن عنوان کنیم و آن مساله محیط زیست است. اغلب قراضههایی که فرآوری نشدهاند، به صورت غیررسمی خرید و فروش میشوند و همین قراضهها هستند که استفاده از آنها در کارخانههای ذوب فولاد، در پارهای از موارد سبب بروز مشکلات زیست محیطی در آن واحد تولیدی میشود. علاوهبر این بهدلیل ناخالصیهای موجود در این قراضهها، میزان مصرف انرژی و پرت در فرآیند تولید در واحدهای ذوب فولاد افزایش خواهد یافت. قراضههای فرآورینشده موجب افزایش ریسک آلایندگی واحدهای تولیدی میشوند.
به نظر میرسد راهکار بهرهبرداری مناسب از قراضه در واحدهای ذوب فولاد به توسعه واحدهای فرآوری قراضه گره خورده است؛ چرا که از یکسو مسائل زیست محیطی در این واحدها تحت نظارت قرار دارد و دغدغههای سازمان محیطزیست در این خصوص مرتفع میشود و از سوی دیگر بهدلیل ساختار رسمی واحدهای فرآوری قراضه، خرید و فروش غیررسمی قراضه بدون پرداخت مالیات بر ارزش افزوده به حداقل میرسد. این موضوع باعث رهایی بسیاری از واحدهای ذوب و نورد از مشکلات و جرایم مالیاتی و همچنین رفع آشفتگی و ایجاد ثبات در بازار شمش و محصولات طویل فولادی خواهد شد، چراکه بهدلیل ثبات در قیمت خرید قراضه و حذف فروشهای بدون فاکتور، امکان مانور قیمتی برای تولیدکنندگانی که در چرخه معیوب عدم پرداخت مالیات بر ارزش افزوده قرار داشتهاند، وجود نخواهد داشت. بنابراین پیشنهاد میشود وزارت صنعت، معدن و تجارت با همکاری سازمان محیط زیست به دنبال تقویت و توسعه واحدهای فرآوری قراضه باشند چرا که حمایت از این واحدها و ایجاد مکانیزمی برای توسعه فعالیت آنها نتایج زیر را به دنبال خواهد داشت:
• ایجاد اشتغال بهدلیل افزایش تعداد واحدهای فرآوری قراضه از 3 تا 4 واحد کنونی به حداقل 20 واحد در سراسر کشور
• کاهش مصرف انرژی در واحدهای ذوب فولاد بهدلیل بهرهمندی این واحدها از قراضه فرآوری شده
• رفع معضلات زیست محیطی ناشی از استفاده از قراضه فرآوری نشده
• حل مشکلات واحدهای تولیدی فولادی از بابت گرفتار شدن در چرخه معیوب غیررسمی قراضه و فروش غیررسمی محصول تولیدی.
انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران این آمادگی را دارد که با برگزاری نشستهای کارشناسی و مدیریتی ضمن تبیین موضوع برای سازمانهای ذیربط، در این مسیر یاریگر وزارت صنعت، معدن و تجارت و سازمان محیطزیست باشد.
فرارهای مالیاتی و شکاف قیمتی ورق و میلگرد در بازار داخلی
بهادر احرامیان
مدیرعامل فولاد یزد
این روزها بازار فولاد ایران و جهان کماکان شرایط بحرانی و کمسابقهای را سپری میکند. آخر هفته گذشته اتحادیه اروپا تعرفه واردات ورق گرم از چین را دوباره تا سقف 70 درصد افزایش داد که این خود نشاندهنده این است که جنگ قیمتها و بازارشکنی چین چندان آرام نگرفته است و مسوولان آزادترین اقتصادهای دنیا بهرغم اظهارات مقامات چینی هنوز به نیات آنها در کاهش سوبسیدهای اعطایی -اکثرا در زمینه تامین مالی- به صنعت فولاد چین تردید دارند. حجم تعرفههای حمایتی استقرار یافته در کشورهای مختلف به علاوه سوبسیدها یا کمکهای آشکار و پنهانی که کشورهای جهان به تولیدکنندگان فولاد خود ارائه میکنند، وضعیتی را بهوجود آورده است که به دلیل تفاوت در هزینههای تولید شاید هیچگاه در دوره معاصر تفاوت قیمتهای جهانی فولاد به این شدت نبوده است.
در آمریکا بهعنوان سردمدار اقتصاد باز و فاقد سوبسید، قیمت ورق گرم فولاد – بهعنوان یک شاخص مورد قبول جهانی- چیزی بیش از 600 دلار است در حالی که همین کالا در بازار داخلی چین نزدیک به 300 دلار معامله میشود و با حدود 50-30 دلار هزینه اضافه، آماده بارگیری از بنادر چین به سوی بازارهای واردکننده است. طبق برآوردها سایه سنگین چین، بهعنوان کشوری که تنها صادرات 140 میلیون تنی آن از مجموع تولید دومین تولیدکننده جهان یعنی ژاپن بیشتر است برای سالهای متمادی بر تجارت جهانی فولاد ادامه خواهد داشت؛ چراکه این کشور برنامههای اعلامی در مورد کاهش ظرفیت تولید را تنها مشروط به کاهش تقاضای داخلی، اجرا خواهد کرد و به عبارت دیگر قصد عقبنشینی از بازارهای صادراتی خود را ندارد. در این شرایط اتخاذ یک راهبرد درازمدت و نه فقط راهحلهای کوتاهمدت، هم برای دولتهای کشورهای دارای صنعت فولاد و هم برای خود بنگاههای تولیدکننده در برابر این وضعیت الزامی است. مقالات مرتبط: قیمت گذاری قیمت آهن قراضه
یکی از مهمترین کارکردهای تعرفههای حمایتی در این شرایط ایجاد فرصت برای صنایع فولاد است تا با ایجاد یک کف قیمتی، فرصتی برای بازسازی و تجدید ساختار و مقاومسازی این بنگاهها در برابر نوسانات جهانی ایجاد کند، اما اینطور که به نظر میآید این سیاست بهطور کامل به اهداف خود در کشور ما دست نیافته است. بهطور مشخص در حال حاضر در حالی که قیمت ورق گرم در بازار داخل کشور در کانال 1800 تومان برای هر کیلو است قیمت محصولات طویل با فاصلهای بسیار زیاد در محدوده 1500 تا 1550 تومان در کیلو در نوسان است. فاصله 300 تومانی میان مقاطع عریض و طویل در یک بازار واحد در بازار فولاد ایران و جهان کمسابقه است. بهطور تاریخی در بازار فولاد جهان و همینطور کشورمان همواره تفاوت قیمت محصولات عریض و طویل جزئی بوده و تنها در برخی مواقع به دلایل خاص تعادل عرضه و تقاضا به نحوی تغییر کرده است که در دورههایی کوتاه قیمت این دو گروه کالا تفاوت معنی داری با یکدیگر پیدا کردهاند، اما افزایش این شکاف قیمتی در حال حاضر باعث شده که با وجود ابزارهای حمایتی، تولیدکنندگان مقاطع طویل از صنایع ذوب و ریختهگری گرفته تا نورد نتوانند از شرایط ایجاد شده برای بهبود وضعیت تراز خود استفاده بهینه را داشته باشند.
کارشناسان موارد مختلفی را بهعنوان علل بروز این پدیده برشمردهاند. بهطور مثال تعدد تولیدکنندگان شمش و نوردکاران میلگرد و سایر مقاطع طویل و عدم هماهنگی آنها در تنظیم بازار در مقابل وجود فولاد مبارکه بهعنوان متولی اصلی بازار مقاطع عریض کشور یکی از عوامل این شکاف قیمتی ذکر شده است، اما نگاهی به سابقه و روند ایجاد این شکاف قیمت نشان میدهد که با وجود شرایط مذکور در گذشته شاهد چنین پدیدهای در بازار داخل نبودهایم و افزایش این شکاف در سالهای اخیر همگرایی مشخصی با گسترش چتر مالیاتی و سامانه ارزش افزوده داشته است.
مقاله مرتبط: قیمت انواع میلگرد
بر خلاف تصور نادرست برخی که رواج کدفروشی و استفاده از مولفههای نامعتبر را تنها به علت تلاش تولیدکنندگان برای فرار مالیاتی میدانند، واقعیت این است که در رشته فولادسازی استفاده از این روشها به دلیل عدم موفقیت سازمان امور مالیاتی در استقرار یک رویه کارآ در نظام جمعآوری و خرید قراضه است.
عامه تولیدکنندگان فولاد با توجه به گردش بالای مالی و اطلاع از اشراف کامل سازمان مالیاتی بر عملیات بانکی به خوبی به نیاز به مستحکم کردن کیفیت اسناد و مدارک فعالیت اقتصادی خود آگاه میباشند، اما در این میان تعداد اندکی از بنگاهها با توجه به خلأ موجود در نظام ارزش افزوده و این استدلال که هر روشی که در پیش گرفته شود دارای ریسک مالیاتی خواهد بود فعالیت در خارج از چرخه ارزش افزوده را در پیش گرفته و نسبت به تولید و فروش محصول از محل قراضه اقدام و در این راه بازار و سطح قیمتها را نیز در شرایط رکود سرکوب مینمایند. برآورد فشار کاهنده بر قیمت مقاطع طویل از این ناحیه حداقل معادل 9 درصد ارزش افزوده تا ضریبی بالاسری برای پوشش سایر هزینههای عملکرد شفاف تا سقف 20 درصد قیمت محصول متغیر است. اما راه حل این مشکل در تعیین تکلیف اصولی گردش مالی و خرید و فروش قراضه است.
قراضه تولیدی در ایران همانند سایر نقاط دنیا از دو منشأ متفاوت به دست میآید. یک گروه کارخانجات مصرفکننده فولاد هستند که از آنجا که خرید خود را با استفاده از کد ثبت نام شده در سامانه ارزش افزوده خود انجام میدهند میتوانند فروش ضایعات خود را نیز از همین کانال انجام داده و مشکل خاصی از این ناحیه متوجه خریدار و فروشنده نیست، اما قسمت بزرگی از قراضه داخلی نیز از منشأ کالاهای مستعمل متعلق به مصرفکننده نهایی به چرخه تولید باز میگردد که به دلیل اینکه این گروه از ابتدا مطابق قانون نیازی به ثبت نام و اخذ کد ارزش افزوده ندارد هنگام فروش کالای مستعمل خود به واسطه جمعآوریکننده قراضه امکان ارائه کد و فاکتور رسمی ندارد و همین امر باعث اختلال در ثبت گردش کار در زنجیره تولید فولاد میشود. از آنجا که افراد شاغل در زمینه جمعآوری ضایعات نیز تمایل چندانی به شفافسازی فعالیت خود ندارند و با توجه به درآمد اندک خود از این فعالیت و ترس از پرداخت مالیات بیش از حد متعارف در عمل بهعنوان یک «شبه اقتصادی» عمل کرده و ریسک در دفاتر مالیاتی را به شرکتهای فولادی با تبعات ذکر شده در بالا منتقل میکنند. در این زمینه اقدام عاجل سازمان مالیاتی نه تنها از منظر جمعآوری مالیات بلکه از حیث کمک به بهبود وضعیت صنعت فولاد ضروری به نظر میآید.
عدالت مالیاتی گامی برای رقابت اصولی در صنعت میلگرد و فولاد
سیدرضا شهرستانی
رئیس هیاتمدیره شرکت کلاچ
ارزش افزوده مالیاتی است که فقط برای اجناس مصرفی که بهعنوان مایحتاج اولیه افراد خوانده می شود اخذ نمیشود، موادی مانند غذاهای اولیه (گوشت، شیر، نان، حبوبات و...) ولی اجناسی که در آن عملی مازاد صورت گیرد و برای تهیه و آمادهسازی مراحل ساخت و خطوط تولید را میگذرانند باید ارزش افزوده را پرداخت کنند. یکی از دلایل تصویب و قراردادن ارزش افزوده روی کالاها، ایجاد درآمد برای دولت است و این مالیات به افرادی تعلق میگیرد که درآمد و مخارج آنها فراتر از تهیه مایحتاج عادی و اولیه زندگی است و عمده مواد مورد نیاز خود را بهصورت کاملا آماده تهیه و مصرف میکنند. بهعنوان مثال، شخصی که برای نوشیدن آب به جای باز کردن شیر آب و نوشیدن آب لولهکشی، ترجیح میدهد یک بطری آب معدنی تهیه کند باید برای خرید خود مالیات آن را نیز پرداخت کند. حتی سرویسهای خدماتی مانند هزینه مکالمات تلفنی، برق، گاز و... نیز مشمول پرداخت ارزش افزوده می شوند.
در کشورهای توسعه یافته یکی از منابع عمده درآمد دولت همین ارزش افزوده (VAT) بوده که بیش از 20 درصد درآمد دولت را در بر میگیرد. نکته دیگر در تصویب قانون و اخذ ارزش افزوده تکمیل چرخه تولید است، ممکن است برای خواننده این سوال پیش آید که ارزش افزوده چه نقشی در تکمیل چرخه تولید دارد؟ هر محصولی که تولید میشود به مجموعه دیگری ارسال میشود (یا برای توزیع توسط فروشندگان خرده یا برای ارسال به کارخانههای تولیدی برای تبدیل به مواد دیگر و سپس فروش به مصرف کننده) که در این بین فروشنده هنگام تسویه ریالی اجناس معامله شده از خریدار ارزش افزوده مصوب را اخذ و پس از سررسید فصول مالیاتی این مبالغ را به حساب خزانه دولت واریز میکند. علاوه بر فروشندگان که در سررسیدهای مقرر مالیات را به حساب دولت واریز میکنند، خریداران و مصرفکنندگان نیز در همان سررسیدهای مالیاتی گزارشهایی مبنی بر پرداخت مالیات به تولیدکننده به اداره دارایی ارائه میدهند، به همین خاطر در صورتی که یکی از عوامل تهیه، تولید، توزیع و... سعی در نمایش غیرواقعی معاملات خود داشته باشد و به دنبال فرار از مالیات باشد با بررسی و تطبیق گزارشها و مدارک ارائه شده توسط دیگر افراد و سازمانها خلافشان آشکار خواهد شد. در بخش زنجیرهای فولاد 2 رکن اساسی بهعنوان مواد اولیه وجود دارد: 1 – سنگآهن 2- ضایعات آهن
در بخش سنگ آهن با توجه به اینکه وظیفه استخراج، جداسازی و تفکیک در معدن بر عهده شرکتهای ثبت شده است مشکل چندانی بابت مسائل مالیاتی به نظر نمیرسد و آن شرکتها طبق روال پرداخت ارزش افزوده را در برنامه خود دارند،ولی در بخش تامین قراضه آهن به علت اینکه عمده ضایعات از اطراف شهرها و شهرستانها و از پروژههای عمرانی، نوسازی یا کالاهای فرسوده توسط افراد دوره گرد و خرده فروش جمعآوری میشود و این افراد، اشخاص حقیقی هستند و فعالیتشان ثبت قانونی و حقوقی ندارد، به خاطر فرار از پرداخت مالیات زیر بار رسمی کار کردن نرفته و کل مبالغ دریافتی بابت فروش ضایعات آهن را درآمد خود تلقی کرده و از آن پول هیچ عددی بابت ارزش افزوده به خزانه دولت باز نمیگردد. در زمینه ضایعات آهن، کارخانههای بزرگ و کوچک تولیدی نیز وجود دارند که به علت ثبت رسمی و قانونی بعد از فروش ضایعات مالیات را اخذ و عین آن مبلغ را به حساب دولت واریز می کند.
با توجه به اینکه بیشتر هزینه تولید فولاد صرف مواد اولیه (ضایعات آهن یا سنگآهن) میشود و شرکتهایی وجود دارند که فقط از ضایعات آهن بهعنوان مواد اولیه استفاده میکنند که این امر 65 درصد از کل هزینه تولید را در بر میگیرد و با توجه به نکات گفته شده اگر بخواهند ارزش افزوده خرید ضایعات آهن را خودشان متحمل شوند و مازاد بر پرداخت خرید ضایعات این عدد را پرداخت کنند با در نظر گرفتن 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده در حال حاضر، چیزی حدود 6 درصد به قیمت تمام شده اضافه میشود و با توجه به سود 4 درصد تا حداکثر5 درصد قیمت تمام شده در صنعت فولاد، با پرداخت 6 درصد فوق، کارخانههای تولید فولاد نه تنها از فعالیت اقتصادی و صنعتی خود هیچ بهره و سودی نمیبرند بلکه کاملا تولید را با زیان به پایان میرسانند که این موضوع فقط به ضرر شرکتهایی هست که صادقانه و سالم کار میکنند و شرکتهایی که با پنهان کاری، پایین نشان دادن میزان تولید و فروش، تهیه کد و... قصد فریب سازمان امور مالیاتی را دارند موفق به کسب سودهای هنگفت میشوند.
از این رو جهت ایجاد بستری مناسب و رقابت سالم بین کارخانههای فولادی و قطع ید افراد خلافکار و فراری از مالیات، پیشنهاد میشود سازمان امور مالیاتی برای اخذ مالیات و روشن کردن نحوه عملکرد تولید و فروش واحدهای تولیدی با قدرت بیشتری وارد عمل شده و با همه آنها به شکل یکنواخت و عادلانه برخورد کند، که یکی از راههای پیشرفت به سوی این مهم این است که به خریداران قراضه آهن ابلاغ رسمی شود که اطلاعات کامل تمامی اشخاص و منابعی که اقدام به تامین ضایعات میکنند را در اختیار دولت بگذارند تا بتوان از طریق قانونی و توسط بازرسان خبره نظارت و بررسی فعالیت این اشخاص و بنگاهها را زیر ذره بین برده و مالیات واقعی کارکرد آنها را محاسبه تا چرخه تولید ذکر شده بدون خلل و توقف و با قدرت به فعالیت خود ادامه دهد.
یکی دیگر از راهکارها مثالی است از کشورهای توسعه یافته، به این صورت که در کلان شهرها،مراکزی معتبر و ثبت شده قانونی برای بازیافت ضایعات مستعمل در نظر گرفته شده است. کلیه مواد فرسوده، ضایعات تولید شده در عملیاتهای عمرانی، ضایعات شرکتها و... پس از جمعآوری از سطح شهرها و شهرکهای صنعتی به این کارگاهها منتقل شده و پس از فرآوری و جداسازی و بازیافت مواد (کاغذ، شیشه، فولاد، چدن، آلومینیوم، پلاستیک، مس و....) آنها را جهت تامین مواد اولیه کارگاهها و کارخانههای تولیدی آماده بارگیری و پس از فروش و اخذ مالیات، مبلغ مالیات را به حساب دولت واریز میکنند. بنابراین اگر دولت از افرادی که مایل به این نوع همکاری باشند پشتیبانی کند و حمایت کامل خود را در کلیه زمینهها اعم از اختصاص مکان مناسب، ارائه تسهیلات کافی و... از این اشخاص انجام دهد میتوانیم شاهد شفافسازی هرچه سریعتر پرداختهای مالیاتی بوده و علاوه بر جلوگیری از فرارهای مالیاتی کمک قابل توجهی به کارگاههایی شود که با ارائه اطلاعات دقیق و واقعیتهای تولید و فروش خود سعی در پیشبرد چرخه صنعت کشور دارند خواهد شد.
نقش مالیات در معاملات آهنقراضه شفاف نیست
محمدرضا ممتاز
مدیر خرید مواد اولیه و انرژی فولاد مبارکه اصفهان
آهنقراضه بهعنوان یکی از مهمترین اقلام استراتژیک صنعت فولاد، جایگاه مهمی در فرآیند تولید آهن وفولاد دارد. ماده اولیهای که گرچه میتوان مصرف آن را تا حد زیادی با اقلام دیگر نظیر آهن اسفنجی کاهش داد، لکن قابل حذف شدن از فرآیند تولید نیست. بنابراین تامین پایدار و رقابتی آن همواره یکی از دغدغههای صنعت فولاد است و فرآوری و مصرف بهینه این کالا پیچیدگیهای خاص خود را دارد. سالیان متمادی فرآوری بهصورت دستی و سنتی انجام شده است. امری که علاوه بر بالا بردن هزینههای فرآوری، هیچگاه نتوانسته نیازهای کیفی و کمی مصرفکنندگان را پوشش دهد و در مواردی باعث به وجود آمدن مسائل حاشیهای کیفی و حوادث انسانی شده است. خوشبختانه در مبحث فرآوری به مرور، روشهای مدرن و پیشرفته در حال توسعه و جایگزینی روشهای سنتی و قدیمی هستند که بهعنوان نمونه میتوان از دستگاههای تولید قراضه شردد «shredded» و شرپرس «shre press» نام برد.
این روشها، اخیرا در صنعت قراضه کشور بهکار گرفته شدهاند که گام مهمی به حساب میآید. تردیدی که در ابتدا نسبت به این نوع قراضه وجود داشت به مرور مرتفع و اعتماد مصرفکنندگان بهدست آمده است. متناسب با سرانه نسبتا پایین مصرف فولاد در کشور ایران در مقایسه با کشورهای صنعتی (237کیلوگرم به ازای هرنفر در مقایسه با کره جنوبی با 1114کیلوگرم)، سرانه تولید قراضه نیز پایین است؛ بهخصوص که فشارهای اقتصادی نیز این مساله را تشدید میکند. بنابراین تامین قراضه کافی خود به خود مساله بزرگی است.
شبکه جمع آوری قراضههای خانگی پاسخگوی بخش کوچکی از نیاز است و قراضههای صنعتی و ساختمانی نیز رونق چندانی ندارد. بهعنوان مثال بحث تولید قراضه ماشینهای فرسوده و استحصال، پاکسازی و فرآوری آن یا نوسازی بافتهای فرسوده کشور رابطه مستقیمی با قدرت خرید و توان مردم دارد. مساله دیگر، شفاف نبودن معاملات قراضه از لحاظ ثبت مالیات ارزش افزوده است که منجر به تولد شرکتهای صوری میشود که پس از مدتی منحل شده و اختلالاتی را در نظام مالیاتی کشور پدید میآورند. از طرفی نامشخص بودن و استاندارد نبودن نظام درجهبندی کیفیت قراضه به عدم شفافیت معاملات دامن میزند. هنوز کشور از یک سیستم واحد و استاندارد برای تعیین کیفیت ودرجه قراضه محروم است.
بنابراین قیمتگذاری نیز بهصورت سلیقهای و براساس نیاز مصرف و فشار بازار قراضه تعیین میشود؛ امری که منافع هیچ یک از طرفین مصرفکننده و عرضهکننده قراضه را بهصورت پایدار تضمین نمیکند. بنابراین این مساله سبب افزایش حضور واسطهها شده که سودنهایی نصیب آنان میشود. متاسفانه نبود سیستم نظام مند قیمتگذاری باعث شده در هنگام افزایش قیمتهای فولاد، قیمت قراضه به سرعت بالا رود و حتی گاهی به قیمتهای نزدیک به شمش فولاد برسد و در هنگام پایین آمدن قیمتهای فولاد،کشش کاهش قیمتها بسیار پایین بوده و به سختی تناسب کاهش قیمتها رعایت میشود؛ امری که باعث فشار بیش از حد به کارخانههای تولید فولاد میشود. به نظر میرسد راه حلی که میتوان در این رابطه ارائه کرد استانداردسازی کیفیتها و درجات قراضه و سیستم قیمتگذاری مشابه دیگر اقلام زنجیره تولید نظیر کنسانتره سنگ آهن، گندله و آهن اسفنجی میتواند راهگشا باشد. بهعنوان مثال درصدی از متوسط فروش شمش فولادی و قیمت شمش آهن در بازار میتواند پایهای برای قیمتها باشد.
حداقل بهعنوان یک راه حل دیگر میتوان از ظرفیتهای بورس کالا در این رابطه استفاده کرد تا از سیستم عرضه و تقاضای بازار برای فرآیند قیمتگذاری استفاده شود. اما آنچه واضح است تولید داخلی قراضه محدود است و اگر به تجربه دیگر کشورها در زمینه تامین قراضه از منابع خارجی توجه کنیم، لزوم بهکارگیری این تجربیات بیش از پیش قابل احساس است. در حال حاضر هیچ مرکز صنعتی در ایران برای تهیه قراضه از کشتیها و ادوات دریایی مانند آنچه در پاکستان وجود دارد، فعال نیست یا زیرساختهای مناسب نظیر اسکلههای تخصصی برای تخلیه و واردات قراضه پیشبینی نشده است. البته با توجه به مزیت انرژی گاز که در ایران به وفور وجود دارد و البته حجم قابل قبول معادن سنگ آهن و با توجه به اینکه میتوان آهن اسفنجی را جایگزین آهنقراضه کرد، شرکتها به سمت توسعه مدولهای آهن اسفنجی گام برداشتهاند.
درصورت حفظ این مزیتهای رقابتی (کنسانتره سنگ آهن و گاز) هزینه تمامشده آهن اسفنجی کمتر از آهنقراضه خواهد بود. به هر حال اگر کشورمان بخواهد همانگونه که مسیر توسعه و صنعتی شدن را تعریف کرده است و در زمینههای مختلف از جمله تولید 55میلیون تن فولاد در افق 1404 موفق و سربلند باشد باید تمام ملزومات و زیرساختهای مرتبط را نیز تعریف و اجرا کند. تامین قراضه به اندازه و کیفی با قیمت رقابتی بهعنوان یک ماده اولیه مهم این صنعت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
تقویت و توسعه واحدهای فرآوری قراضه، ضروری است
رسول خلیفه سلطان
دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد
مالیات بر ارزش افزوده که در واقع نوعی از مالیات بر مصرف است در همه جای دنیا دریافت میشود و در حال حاضر پیشرفتهترین شیوه دریافت مالیات محسوب میشود. از این رو قطعا باید اجرای آن ادامه پیدا کند اما واقعیت این است که زنجیره اجرای این قانون باید کامل باشد. در کشور ما متاسفانه برخی حلقههای زنجیره در حوزه فولاد درست عمل نمیکنند. بهعنوان مثال فروشندگان قراضه آهن صرفا دلالی میکنند و هیچ هزینهای بهعنوان مالیات بر ارزش افزوده نمیپردازند ولی تولیدکنندگان شناسنامهدار باید این هزینه را بدون اینکه اعتباری برای آن دریافت کرده باشند، پرداخت کنند. بر این اساس، عدم شفافیت در زنجیره تامین مواد اولیه تولید فولاد خصوصا در فروش آهن قراضه، هزینههای سنگینی را بابت مالیات بر ارزش افزوده به تولیدکنندگان خصوصی فولاد تحمیل میکند.
تولیدکنندگان شمش فولاد که در واقع کار ریختهگری انجام میدهند از ضایعات آهن استفاده میکنند و از آنجا که خرید و فروش ضایعات آهنی از فرآیند شفافی برخوردار نیست و معمولا به صورت رسمی انجام نمیشود، موضوع مالیات بر ارزش افزوده در آن چندان تاثیرگذار نیست. باوجود آنکه مساله ساماندهی وضعیت قراضه آهن در کشور چند سالی است که بهطور متناوب در بین جامعه فولاد کشور مطرح میشود اما تاکنون به جز تلاشهای پراکنده، اقدام هدفمند و موثری در این زمینه صورت نگرفته است. درخصوص وضعیت فعلی بازار توجه به دو نکته بسیار حائز اهمیت است؛ یکی مساله مالیات بر ارزش افزوده این ماده اولیه و دیگری مساله محیط زیست.
در مورد بحث مالیات بر ارزش افزوده و گردن ننهادن برخی از فروشندگان قراضه به این الزام قانونی باید گفت که این مساله سبب ایجاد آشفتگی در کل زنجیره فولاد میشود، چرا که واحدهای ذوب فولادی که برای بقا و حفظ تولید و جلوگیری از تعطیلی کارخانه خود مجبور به خریدن قراضه بدون فاکتور ایمنی از فروشندگان محلی قراضه و عدم دریافت مالیات بر ارزش افزوده آن میشوند ناگزیرند شمش تولیدی خود را نیز بدون فاکتور رسمی و بدون مالیات بر ارزش افزوده به واحدهای نوردی بفروشند، این زنجیره معیوب تا مصرفکننده نهایی ادامه مییابد؛ به طوری که واحدهای نورد نیز ناچارند محصول تولیدی خود را بدون فاکتور رسمی به خریدار بفروشند. این روند همینطور ادامه پیدا میکند. در این زنجیره معیوب، واحدهای تولیدی هم که به ناچار بهدلیل کمبود نقدینگی و الزام به تامین مواد اولیه در این چرخه گرفتار شدهاند، مشمول جرایم سنگین مالیاتی و ضرر و زیانهایی از این بابت میشوند.
حال این سوال پیش میآید که راهکار حل این مساله چیست؟ قبل از پاسخ به این سوال بهتر است نکته دیگری در باب قراضه آهن عنوان کنیم و آن مساله محیط زیست است. اغلب قراضههایی که فرآوری نشدهاند، به صورت غیررسمی خرید و فروش میشوند و همین قراضهها هستند که استفاده از آنها در کارخانههای ذوب فولاد، در پارهای از موارد سبب بروز مشکلات زیست محیطی در آن واحد تولیدی میشود. علاوهبر این بهدلیل ناخالصیهای موجود در این قراضهها، میزان مصرف انرژی و پرت در فرآیند تولید در واحدهای ذوب فولاد افزایش خواهد یافت. قراضههای فرآورینشده موجب افزایش ریسک آلایندگی واحدهای تولیدی میشوند.
به نظر میرسد راهکار بهرهبرداری مناسب از قراضه در واحدهای ذوب فولاد به توسعه واحدهای فرآوری قراضه گره خورده است؛ چرا که از یکسو مسائل زیست محیطی در این واحدها تحت نظارت قرار دارد و دغدغههای سازمان محیطزیست در این خصوص مرتفع میشود و از سوی دیگر بهدلیل ساختار رسمی واحدهای فرآوری قراضه، خرید و فروش غیررسمی قراضه بدون پرداخت مالیات بر ارزش افزوده به حداقل میرسد. این موضوع باعث رهایی بسیاری از واحدهای ذوب و نورد از مشکلات و جرایم مالیاتی و همچنین رفع آشفتگی و ایجاد ثبات در بازار شمش و محصولات طویل فولادی خواهد شد، چراکه بهدلیل ثبات در قیمت خرید قراضه و حذف فروشهای بدون فاکتور، امکان مانور قیمتی برای تولیدکنندگانی که در چرخه معیوب عدم پرداخت مالیات بر ارزش افزوده قرار داشتهاند، وجود نخواهد داشت. بنابراین پیشنهاد میشود وزارت صنعت، معدن و تجارت با همکاری سازمان محیط زیست به دنبال تقویت و توسعه واحدهای فرآوری قراضه باشند چرا که حمایت از این واحدها و ایجاد مکانیزمی برای توسعه فعالیت آنها نتایج زیر را به دنبال خواهد داشت:
• ایجاد اشتغال بهدلیل افزایش تعداد واحدهای فرآوری قراضه از 3 تا 4 واحد کنونی به حداقل 20 واحد در سراسر کشور
• کاهش مصرف انرژی در واحدهای ذوب فولاد بهدلیل بهرهمندی این واحدها از قراضه فرآوری شده
• رفع معضلات زیست محیطی ناشی از استفاده از قراضه فرآوری نشده
• حل مشکلات واحدهای تولیدی فولادی از بابت گرفتار شدن در چرخه معیوب غیررسمی قراضه و فروش غیررسمی محصول تولیدی.
انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران این آمادگی را دارد که با برگزاری نشستهای کارشناسی و مدیریتی ضمن تبیین موضوع برای سازمانهای ذیربط، در این مسیر یاریگر وزارت صنعت، معدن و تجارت و سازمان محیطزیست باشد.