[Amin_Mansouri]

تنها تعریف تنهایی ،تنهایی نیست... آدمی که طاقت دیدنه خودشو تو آینه نداره تنهاست... کسی که جواب سئوالاتشو ندونه تنهاست...کسی که فکر میکنه لیاقته دوست داشته شدنو نداره تنهاست....... اما اونی که دور خودش دیوار میکشه یعنی نمیخواد تنها باشه دوست داره کسی پیدا شه که اون دیوارارو برداره.
تنهایی بی کَس بودن نیست... دور موندن نیست...ناتوانی در خداحافظی کردنه....
تنهایی همیشه تاریکی نیست،گاهی برلیان پرزرق و برقه... آرزوی هرچی رو که میخوای بکن ؛پایان هر داستانی تنهاییه...
تو زندگی به استقبال همه چیز رفتیم اما اونقدر مواظب پشتمون بودیم که دیر رسیدیم...
دستی که توانه خوابوندنشو نداری باید ببوسیش...
تو زندگی اولین جهنم آدم اعتمادشه،یا نفرت داری یا دوست داری اگه دوتایی باهم باشه شکاف برمیداری تو هم دوتا میشی....
عشق یعنی در نهایت نمیتونی از طرف دست بکشی اما اون تورو دوست نداره ،اون تورو هیچی حساب نمیکنه،مثل اینکه رفته رفته کمتر میشه و اصلا حسابت نمیکنه اما عشقه تو بیشتر میشه مثل بازو بسته شدن چشم ... تو همچین عشقی افتادن زندانی شدنه...
عاشق کور مثل سرنوشته بده...تو هرچقدر فرار کنی شهوت بیشتر سرافت میاد ،برعکس فکر تو مرگ چیزی نیست که بشه ازش فرار کرد... مرگ وامیسته وزُل میزنه به زندگیت ...
اتفاقاتی که واسه آدم میفته از قبل معلومه... از یه چیز نمیشه گذشت اونم زمانه... زمانو نمیشه نگه داشت بلاخره مجبوری برگردی،سردر آوردن ،فهمیدن چیزه ساده ای نیست باید بتونی از خیلی چیزی رد شی..
برای اینکه تاوان گناهامونو کسایی که دوستشون داریم ندن،گاهی اوقات حافظ گناهمون میشیم.
دونستن اینکه تو صفحه آخر چی نوشته فقط باری میشه رو دوش آدم .
سئوالات بی جواب تو ذهن آدمو دیوونه میکنه ،شکاف بین چیزی که هستی و چیزی که میخوای وقتی پُر میشه که از خودت بگذری..

[Amin_Mansouri]

یه زمانی تو جوونی فکر میکردم با هر هر ضربه مشتم هرسنگی رو میتونم بشکنم اما یه روز روبروی یک صخره قرار میگیری که میبینی نمیتونی راهشو تغییر بدی.

اگه بخوایی یه خانواده رو کنار هم نگه داری، هر چقدر هم که سعی کنی، نمیتونی اونی رو که رفتنیه رو نگه داری.
وقتی داری به جواب نزدیک میشی همزمان همشون به طرفت هجوم میارن وقتی به اخر معما میرسی فقط با یک جواب روبرو میشی همزمان تمام سوال ها به طرفت میان اگه میخوای جواب معما رو برای همیشه پیدا کنی باید یک جواب پیدا کنی که سوالاتت رو پاسخ بده.......

حقیقت اونقدر چیزای زیادی داره که خودتم اون چیزی که دیدی باورت نمیشه!

تو دنبال چیز زیادی نیستی فقط اینو میخوای بدونی که یکروز تو هم میتونی دوست داشته باشی ،هرکاری میخوای بکنی بکن اگه دوست ندارن تورو نمیفهمن...


هرکسی به نوعی دنبال حقیقت میگرده ولی اون چیزی که باعث آسودگی و خوشحالیت میشه دیدن چهره عزیزته که عزیزشو میبینه...


برای فهمیدن حقیقت یکی خودشو به خطر میندازه یکی یه نفر دیگه رو،، در نهایت دیدن چهره عریان و بی رحم حقیقت چقدر ترسناکه!!!! ولی از همه ترسناکتر اینکه با وجود همه اینا نه به دنباله حقیقت ،بلکه به دنبال رویا ،خاطره،یا یه چیزی شبیه این باشی...........!

وقتی یکی از اعضای خانوادت ازت دور بشه حتی اگر چهرشو فراموش کنی صداش همیشه همراهته


حتی اگه یکروز معصومیت خودشو تو اغوشت بندازه باز نمیتونی براش معصوم باشی،،،هزار ســــــــــــــال هم اگه دنبال بگردی چیزی که یه وقتی گم کرده بودی هیچوقت نمیتونی پیدا کنی.............


معصومیت پوست چروکیده ایه که رو بدن آدم میشینه ،ادم باید یادبگیره بموقع خودشو از اون پوست جدا کنه

لاعلاجی یعنی اینکه چیزی که دنبالشی جلوی چشمات باشه و نتونی اونو بدست بیاری،، لاعلاجی اصلی وقتیه که چاره دم دست باشه و اونو از دستش بدی.


تو زندگی باید جواب همه سوالاتت رو بدونی چون هر تیغه تیزی که به سمتت میاد یک سوال دیگه ایه که نمی تونی جواب بدی! اگه از خودت بپرسی که چطور به اینجا رسیدی اول باید جواب اولین سوالی که پرسیدی بیاد بیاری چون تو این بازی هر جواب به یک سوال دیگه منتهی میشه!!

بهترین دزدها موقع تو رفتن نه موقع بیرون اومدن گند میزنن چون انقدر واسه تو رفتن برنامه ریزی میکنن که برگشتنو یادشون میره.


اگه بخوای تابلو جهنمو بکشی ممکنه بیفتی توش و از بین بری! همون بهتر که تابلو رو پاره کنی بره..............!


کسی که از دوست داشته شدن میترسه تو سرنوشتش تنهایی نیست ،در آخر با نفرت هاش تنها می مونه.


آدمی باشی که تو قلب کسی جا داشته باشه... توی قفسی که هست اسیر نیست.


زندگی مثل چرخه ایه که خدا جاشو با عزیزاش عوض میکنه پس همون بازی رو تکرار میکنه هرچیزی که یکبار اتفاق بیفته بازم اتفاق میفته اگه یکبار از چیزی فرار کنی همیشه پاتو تو همونجا پا میذاری و فرار میکنی ،هردفعه که پاتو میذاری جا پای قبلی بزرگتر میشه هرچقدر هم اتفاقات رو پشت سر بذاری باز جلو چشمات سبز میشه
حتی اگه نتونی گذشته رو عوض کنی میتونی پیش خودت نگهش داری،انتقام گذشته رو گرفتن سخته، تسویه حساب سخته ،اما اگه تصممیم گرفتی حتما تصویه حساب کنی نه فقط خودت بلکه به گذشته دشمناتم باید چنگ
بزنی


با پاک کردنه ردپات نمیتونی به گذشته برگردی اما اگه صبر کنی گذشته برمیگرده.


اگه یکبار بازی رو ببازی نمیتونی باختنتو پاک کنی! ولی اگه به اندازه کافی تاوان داده باشی میتونی دوباره سرمیزی که باختی بشینی.......


انتقام گذشته رو گرفتن سخته، تسویه حساب سخته ،اما اگه تصممیم گرفتی حتما تسویه حساب کنی نه فقط خودت بلکه به گذشته دشمناتم باید چنگ بزنی...


این بار انقدر با استادی از رد خون دشمنات عبور میکنی که نه به گذشته خودت بلکه برای یک مدت به گذشته اونا برمیخوری....


اگه میخوای از رد پای خودشون به خودشون نزدیک بشی خیلی باید مواظب باشی شاید نفهمن تو کی هستی اما اگه خودشونو در تو ببینن شاید کاراشون یادشون بیاد.........!


لاعلاجی تنهایی سرد و بی جواب نیست زندگی که در حال گذر بزرگترین مانع سره راهته ،زندگی مانعیه که باهات نمیسازه و تورو تو خودش میبلعه.


با خودت میگی قبلا یکبار اینجا اومدم، اما قسم خورده بودم دیگه اینجا نیام،مدام از خودت میپرسی کجارو اشتباه کردم؟ یا باید همینطور بشینی و با ارامش تسلیم تقدیر بشی یا اینکه یه بار با موج های مخوف که دورتو گرفتن در بیفتی!


ولی اون چیزی که در به در دنبالشی در واقع حقیقت نیست !تو به دنبال خودت میگردی که یک روز یه گوشه گذاشتیشو فرار کردی...


اگه از خودت میپرسی کجا اشتباه کردم کجای کارم خطا بود که دوباره برگشتم سره جای اولم ،یه مدت برو یه گوشه بشین بذار آب راهشو پیدا کنه،، بذار عروسک های خیمه شب بازی این بازی که خودت ترتیب دادی رو بازی کنن...
تو راه انتقام بزرگترین خطر این نیست که دشمنات حقیقت رو بفهمند،،،بزرگترین خطر اینه که وقتی سعی میکنی راز خودتو مخفی کنی نمیتونی از حقیقتی که درباره اونها وجود داره باخبر بشی...!


هر رویایی که میبینی یه احتمال کوچیک هست که یه روز واقعی بشه ،،قبل از اینکه اون احتمال و از دست بدی، میتونی تنها کسی که دوست داری فراموش کنی؟؟!!


تنهایی بی کس بودن نیست... دور بودن نیست...... ناتوانی در خداحافظی کردنه، تنهایی همیشه تاریکی نیست! گاهی برلیان پر زرق و برقه...
بیاد اوردن گذشته چقدر ترسناکه اونم وقتی که نمیتونی اینده رو تغییر بدی !! میتونی با زندگی که هیچوقت پا نگرفت مثل یک زندگی واقعی کنار بیای و باور کنی کسی که اونجاست هنوزم ازت مراقبت میکنه ...

حتی اگه معصومیت خودشو تو آغوشت بندازه باز نمیتونی براش معصوم باشی ،هزار سال هم اگه دنبالش بگردی چیزی که یه روزی گم کردی هیچوقت پیدا نمیکنی

هر انسانی هزارویک نقاب داره ... ؛ و زیر هرکدوم از اونا دو چهره ! ولی معلوم نمیشه کِی از کدوم چهره استفاده میکنه !!

هیچکس یکروزه چیزی رو فراموش نمیکنه !
هیچ چیز یکروزه عوض نمیشه !
هیچ کس تا پایان عمر عاشق هیولای خوش ظاهر نمی مونه !


دخترم.... از قدیم گفتن بهترین جهیزیه دختر لبای بوسیده نشده اونه ... ولی اینروزا دیگه به اینا نیست ...
اینروزا حتی مکالمه قبل عروسی پدر و دختر هم قدیمی شده ...
ولی یه چیزی بگم...
من تو زندگی سعی کردم آدم خوبی باشم ولی فقط یک کار خوب انجام دادم ...که امروز دارم با دستای خودم به یکی دیگه میدمش . . .
حالا قراره خانواده کسه دیگه باشی؛ ولی میدونم تو زندگی فقط یک چیزه که تغییر نمیکنه ..............!
هـــــــر جـــــای دنــــــیا کــــــــــــه بــــــــــری تــــــــــو دخــــــــــتـــر خـــــــــوب مـــــــــنی .... تـــــــــو پـــــــرنســـــس یـــــــکی یکـــــــــــــدونه مــــــــــــنی

آدمي تا زنده س آزاده ، خیلی نزدیک میشه
در وجود هر آدمی یه مُرده وجود داره ، ما هم اوون مُرده رو داریم،
مرده هایی که روزی دفن میشن ، مرده های درون ِ‌ما ، مرده هاي دنياي
بیرون ، و انسان که تا زنده س آزاد ه...
آدمی تا زنده س ، آزاده
آدمی تا زنده