از اغاز هستی تا پایان هستی ,از مایاها تا پیش گوها (مستند ویژه پایان دنیا) - نسخه قابل چاپ +- Parsi Coders (http://parsicoders.com) +-- انجمن: Other sections (http://parsicoders.com/forumdisplay.php?fid=71) +--- انجمن: Science (http://parsicoders.com/forumdisplay.php?fid=73) +--- موضوع: از اغاز هستی تا پایان هستی ,از مایاها تا پیش گوها (مستند ویژه پایان دنیا) (/showthread.php?tid=2971) |
از اغاز هستی تا پایان هستی ,از مایاها تا پیش گوها (مستند ویژه پایان دنیا) - Amin_Mansouri - 12-25-2012 به نام خدا همگی اگاه بودیم که در 21 دسامبر زمین از بین خواهد ,قوم مایا,نستراداموس و .. از اتفاق های بد گفته بودن در اینترنت 2 مطالب پیدا میکنیم مطلبی که به همه اینهایی که معتقد بودن 21 دسامبر خواهد تمام شد و مطالبی که به همه این هایی که اعتقاد داشتن رو مورد تمسخر قرار میدادن و سوالاتی بین دوستان هست ؟ 21 دسامبر چرا اتفاقی ایجاد نشد ؟ ایا شایعه بود پایان دنیا؟ پایان دنیا چه موقع هست ؟ ایا موجودات فرازمینی هستند ؟ ایا مورد تمسخر قرار گرفتیم؟ ایا میخواستن با خبر 21 دسامبر سو استفاده مالی کنند؟ چرا در 23 دسامبر زمین تاریک نشد؟ ایا ناسا قدرت این رو دارد که با اطمینان وقایع رو پیش بینی کند؟ در سال 2013 ایا دنیا به پایان میرسد ؟ در سال 2013 چه چیزهای در انتظار ماست ؟ زمانی که دارم این مطالب رو مینویسم 4 دی میباشد و با چه سختی باید این فیلم ها رو برای شما اپلود کنم. متاسفانه همه وبلاگ نویس های ایرانی که از پایان دنیا نوشته بودند ,بعد از 21 دسامبر که هیچ اتفاقی ایجاد نشد از انتشار مطالب خود خودداری کردند,احساس میکنم حتی وبلاگ خود هم باز نمیکنند. در بخش علمی Science فروم پارسی کدرز میخواهیم به بررسی و مدارک علمی بپردازیم تمامی این مطالب مربوط به فروم پارسی کدرز و توسط امین منصوری مطالب جمع اوری شده است. در اینجا باید بگم که قوم مایا از نابودی زمین نگفته بودن,مایاها قوی ترین تقویم رو داشتن و بسیار دقیق بودن,تقویم مایاها در 21 دسامبر و به گفته بعضی ها در 23 دسامبر تمام میشود,اما قوم مایا ها اشاره ای نکرده بودن که قراره زمین در 21 دسامبر نابود خواهد شد , یا دقیقا همین تاریخ اتفاق های بسیار بدی برای کره زمین ایجاد خواهد شد. تصاویری از محل زندگی قوم مایا : قوم مایا قوم بسیار وحشی بودن ,و به طرز فجیعی ادم ها رو میکشتن البته الان به جای ادم از حیوان ها برای خونریزی استفاده میکنن عکس زیر رو ببینید : خوب بگذریم بریم سراغ تقویم : . اول از همه اینها باید بگوییم که مایاها فقط یک تقویم ندارند بلکه آنها تقویمهایی دارند که با هم ارتباط دارند. در افسانههایی گفته شده که در این تقویم long count (که در بالا آورده شده) زمان به پایان رسیدن جهان مشخص شده است. طبق افسانههای مایا ما در جهان چهارم یا جهان «آفرینش» که در افسانهها ازش صحبت شده زندگی میکنیم. در تقویم long count آخرین خلق یا آفرینش در ۱۲٫۱۹٫۱۹٫۱۷٫۱۹ به پایان میرسد. که این سلسله مراتب دوباره در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۲ اتفاق میافتد. طبق این گفته مایاها الان زمان جشن بزرگ به خاطر رسیدن به انتهای چرخه آفرینش فرا رسیده است. این سخن به معنی رسیدن به پایان جهان نیست بلکه منظور از این جمله شروع یک عصر جدید است. مگر ۳۱ دسامبر هر سال پایان جهان محسوب میشود؟ خیر- ما در این روز وارد سال جدیدی میشویم. این مساله شبیه دورههای آفرینشی تمدن مایاست. درحقیقت مایاها ارجاعهای زیادی به تاریخهایی دارند که بعدها در سال ۲۰۱۲ رخ میدهد. در حقیقت نظریه پایان یافتن جهان در سال ۲۰۱۲ (باتوجه به افسانه مایایی) را اولین بار خوزه آرگیولس سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام The Mayan Factor: Path Beyond Technology مطرح کرد. “سون گرونمیر” محقق سمبلهای مایایی در دانشگاه تروب در استرالیا که برای رمزگشایی از تقویم مایاها تلاش فراوانی انجام داده است می گوید این روز پایانی که در تقویم مایاها مشخص شده در واقع نشان دهنده آغاز دوره گذار از یک دوران به دوران بعدی است که در آن به اعتقاد مایاها “بولون یوکته” بازخواهد گشت اگر توجه کنید اینجا اسم افسانه امده ,مایاها نتونستن بعد از 21 دسامبر رو چیزی از تقویم بنویسن ,ولی اشاره ای نشده که 21 دسامبر تمام خواهد شد زمین هم از بین خواهد رفت. باید ببینیم در سال جدید که تغییراتی ایجاد میشه و چه چیز در انتظار ما هست ؟ اما قابل توجه کسانی که میگن : هیچ اتفاقی نخواهد افتاد ,باید بگم این ادم ها کلا ادم های بی سوادی هستند ,علم هنوز نتونسته زلزله رو پیش بینی کند ,حتی سونامی ,دیدید که چقدر ادم ها بخاطر سونامی کشته شدن ؟ 23 دسامبر ,24 دسامبر و 25 دسامبر قرار بود تاریکی زمین رو فرا خواهد گرفت البته منم بهش معتقد بودم اما تحقیقی که کردم ,دیدم نوشته شده بود یک ستاره قراره بین خوشید و زمین قرار بگیره : خیر از سازمان ناسا : در این باره یکی از دانشمندان ناسا می گوید: همان طور که از زمین دیده می شود، این ستاره دنباله دار نمی تواند از مقابل خورشید عبور کند تا از تابش نور آن بر زمین جلوگیری کند. دانشمند دیگر ناسا، دیوید موریسون نیز در این باره گفته است: حتی اگر این ستاره بتواند از مقابل خورشید عبور کند باید توجه داشت که این ستاره حدود ۲ تا ۳ مایل قطر(۳تا۵کیلومتر) پهنا دارد در حالی که خورشید حدود ۸۵ هزار مایل(۰۸۲/۳۹۲/۱ کیلومتر) پهنا دارد؛ بنابراین چطور چنین ستاره کوچکی می تواند خورشید را سیاه کند و تاریکی بر زمین سایه بیندازد و مانع نور خورشید شود. میبینید که حتی هم اگر قرار بگیره پس تاریکی زمین رو نخواهیم داشت, و البته جای دیگه گفته است : یکی از دانشمندان ناسا به نام دان یئومانز نیز گفته است که نزدیکی النین به زمین هیچ تاثیری بر کره خاکی نخواهد داشت و تنها تاثیر آن می تواند بر زمین بسیار ضعیف باشد که از جمله آن جزر و مد درون اقیانوس ها خواهد بود. به جزر و مد اشاره شده اما جزئیات بیشتری داده نشده البته زمانی که من این مطالب رو تایپ میکنم 25 دسامبر هستیم و همچین چیزی دیده نشده و فکر نکنم اتفاق خاصی انجام بشه ! البته یک نگاه به اوستا کتاب مقدس زرتشتی ها میکنیم ,که بسیار جالب خواهد بود ,که من بسیار معتقد هستم : فرهنگ متمدن پارس چه خواهد گفت از نابودی زمین ؟ بر اساس متون پارسیان اجرام آسمانی به خوشه های ستاره ای تقسیم شده اند که هر یک فرمانروایی متفاوت دارند. سپس صحبت از سربازان این منظومه ها میشود که در سراسر گیتی مشغول مبارزه اند. ارابه چهارچرخی که توسط اسبهای بالدار کشیده میشود ریشه در فرهنگ ایرانی دارد. در فرهنگ ایرانی خدایان سیارات مختلف ارابه خورشید را میکشند. در یشت ها که بخشهای مختلف اوستا هستند در فصل 10 آیه 67 و 68 میخوانیم: «او که سوار بر ارابه اش با چرخهای بلند که از ماده ای آسمانی ساخته شده از کشور آرزاهی تا کشور زوانیراتا میراند…سفید, براق, قابل رویت از دور, نیکخواه, مملو از دانش, با سرعت در فضا میراند… چهار اسب ارابه را میکشند, همه به رنگ سفید, نامیرا و از خوراک آسمانی تغذیه میکنند.» پارسی ها نیز انتظار بازگشت خدایانشان را داشتند. زرتشت از خدایش اهورا مزدا پرسید کی زمان به پایان میرسد و در پاسخ شنید «همه فاتحین» از آسمانها فرود خواهند آمد. نامیرا هستند, هوششان بی عیب و نقص است. پیش از ظهورشان خورشید تاریک خواهد شد, طوفانی از باد زمین را در هم خواهد کوبید و ستاره ای از آسمان فرو خواه افتاد. پس از جنگی هولناک طلوعی دوباره برای انسانیت متولد خواهد شد. سپس شفا برای انسان آنچنان در دسترس خواهد بود که حتی آنان که به زمان مرگ خود رسیده اند نخواهند مرد. ایا همه فاتحین موجودات فرازمینی هست ؟ ایا موجودات فضایی حقیقت دارند ؟ استفن هاوکینگ، دانشمند بسیار پرآوازه ومشهور فیزیک نجومی در سال 2010 به طور رسمی اعلام نمود که موجودات فضایی به طور حتم وجود دارند. او به سخنانش در این حد بسنده نکرد وهمچنین اخطار داد که ارتباط با آنها می تواند ایده بسیار بدی باشد. اما چطور ممکن است؟ از کجا می دانیم که موجودات فضایی ممکن است وجود داشته باشند و بر چه اساسی ارتباط با آنها خطرناک است؟ هاوکینگ در برنامه ای که از کانال دیسکاوری پخش گردید، اعلام کرد که وجود زندگی هوشمند فرازمینی کاملاً منطقی و ممکن است. این خبر در بسیاری از رسانه های معتبر جهان انتشار یافت به طوری که واکنش های گسترده ای نیز در بر داشت. هاوکینگ هشدار داد که در صورت شناسایی زمین توسط موجودات فضایی، این امکان وجود دارد که آنها در جهت استفاده از منابع و اقامت در زمین، ما را مورد حمله قرار دهند. همچنین در ادمه بیان می کند که چالش اصلی ما این است که دریابیم این بیگانگان فرازمینی چگونه خواهند بود. مغز شما یک سری سوالها دارد . من چگونه تایید کنم موجودات فضایی هستند ؟ کلیپ های میبینید که میگن 100 نفر بخاطر این کلیپ گم شده ,سازمان fbi هک کردن و اسناد و ... منکر محودات فضایی نیستم اما کلیپی انتشار یافته بود که ربطش داده بودن به موجودات فضایی توضیحات : سخن نویسنده: من از اینکه این مطلب را درج می کنم به هیچ وجه منکر وجود فرازمینیان نمی شوم و خود نیز به اطمینان 100% از وجود آنان بر کائنات مطمئنم ، قصد من از این مطلب تنها برای نشان دادن تمسخرهای مقامات آمریکای در مورد فرازمینیان و نیز درست کردن فیلمی غیر واقعی که در آن یک فرد به ظاهر کالبد شکاف! دارد بدن یک موجود فرازمینی را می شکافد ، آیا مطالب گذشته در وبلاگ منکر وجود فرازمینیان می شود؟ این فیلم با توجه به محتوای آن یک شوخی خیلی تلخ از سوی منطقه 51 است در اینجا آمریکایی ها قصد دارند با به تصویر کشیدن یک جسد ، به جهانیان ثابت کنند که آنها می توانند همه چیز را در اختیار داشته باشند! آیا آنان توانسته اند به مریخ برسند؟ آیا آنان یک پایگاه را توانسته اند در ماه دایر کنند اصلاً بشر می تواند اینچنین سفینه هایی بسازد که حتی 1 هفته بروی آسمان باقی بمانند برای نمونه فیلم - منطقه 9 - 9 direct به نحوی زیبا این را بیان می نماید می توانید با تماشا کردن فیلم skyline در مورد جنگهای بشقاب پرنده ها با بشر مستنداتی را ببینید (متشکر از دوست عزیز محمد بابت معرفی فیلم skyline). در نهایت من این را می گویم به هیچ وجه گول این تصاویر و یا فیلم هایی از کالبد شکافی یوفو ها و یا مصاحبه با آنان را نخورید - اصلاً بشر قدرت رو در رو شدن با آنان را ندارد چه برسد آنان را کالبد شکافی یا با آنان مصاحبه کند!!! وضعیت تصویر : جعل فیلم راسول ، فیلم کالبد شکافی بدن یک بیگانه فضایی است ، یک ویدیو 17 - دقیقه بلند نشان می دهد یک جسد مرده از فرازمینی بعد از حادثه راسول (در این باره مقالات زیادی وجود دارد که با گشتن در سایت دنیای اسرار آمیز موضوعاتی را در مورد این ماجرا خواهید یافت) مورد معاینه قرار گرفتند. این فیلم در سال 1990 توسط فردی بنام (Ray Santilli) اکران گردید اما بعد اعتراف کرد که آن چیزی بود که او به نام "بازسازی" از کالبد شکافی واقعی و بیگانه که در فیلم ساختگی ایجاد شده توسط مجسمه ساز و هنرمند جان Humphreys صورت گرفته است. Santilli همچنین اعتراف کرد که شش انگشت جسد فرازمینی در پانل کنترل نشان داده شده در فیلم به سادگی ساخته شد که به بالا بردن دوربین و فیلمبرداری برجسته در فیلم صورت گرفت. که در بیانیه ای برای تایید هویت خویش ، خود را در واقع یک مرد بی خانمان معرفی می کند که صحنه فیلم برداری در متل (هتل) فیلم برداری شده است. حالا شاید کسانی باشند که بگن نه این داستان ساختگیه امریکاست. پس عکس زیر رو ببینید : Ray Santilli) اینم کاری دیگر از ایشون هستند ! و این هم براتون اماده کردم که میفهمید کاملا دروغه : و ملت ساده لوح گفتن FBI هک کردن یعنی عکس ها نه رمزنگاری نه چیزی راحتم هکش کردن دادن شما وای تنم لرزید ! ولی من اصلا هیچ شکی ندارم موجوداتی به جز انسان هستند : در روایات مطرح شده است كه امام باقر (ع) به جابربن یزید می گویند : گویا تو گمان می كنی كه خداوند فقط این عالم را آفرید و بس و همچنین گمان می كنی كه خداوند بشری غیر از شما نیافریده است؛ آری به خدا قسم!خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید و تو در آخر این عالم ها و آدم ها هستی ...(صدوق،خصال،ج2،ص450؛بحارالانوار،ج63،ص82-83) از حضرت علی ( علیه السلام ) پرسیدند : پیش از آدم ابوالبشر چه کسی بود ؟ حضرت علی فرمودند : " آدمی دیگر ! خداوند 1000 عالم و 1000000 آدم آفریده است و تو در آخرین عالم و سلسه ی آخرین آدمیان هستی ! " ( کتاب روح و ریحان ، ص 133) . مانند آن روایت از امام باقر _ علیه السلام _ در الخصال ، ج2 ، ص 652 نیز نقل شده است. از امام صادق (ع) روایت شده که به راوی فرمودند : «شاید شما گمان میکنید که خدا غیر از شما هیچ بشری دیگری نیافریده است! نه، چنین نیست، بلکه هزار آدم آفرید که شما از نسل آخرین آنها هستید».(صدوق، توحید، ج 1، ص 277.) نیز از امام باقر (ع) روایت شده : «خدا از روزی که زمین را آفرید، هفت عالم را در آن خلق کرد (و سپس منقرض کرد) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودند. خداوند همه آن¬ها را از پوسته روی زمین آفرید و نسل بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریهاش از او جدا ساخت».(صدوق، خصال، ج 2، ص 652، ح 54) بر طبق رو ایات چندفر ضیه می تو ان بیان کرد اول اینکه: قبل از ادم نبی الله (ع) انسانهای هو شمند زیادی بر این سیاره زند گی می کرده اندو هر کدام بر ای خود حضر ت آدمی داشته اند و سیر تکامل راطی وسپس از این سیاره رفته اند. و یا یک نظریه دیگر : می تو ان انها را نیمه وحشی دانست که شعور امروزی را ند اشته اند و ادم نبی الله (ع)او لین موجود و محصول دستکاری شده ژنتیکی و اولین مو جو د هو شمند بوده . و یا فر ضیه دیگر:این روایات از خلقت مو جودات دیگر در سیاراتی دیگر سخن به میان می آورد. و یا می توان این فر ضیه را هم در نظر داشت که ادم ابولبشر (ع) همان اولین انسان مدرن بوده وقدمت وزمان خلقت او به میلیو نها سال می رسد و 8000 سال ادیان اشتباه است. وروایاتی دیگر در مرو د حیات فر ازمینی: حضرت امیرالمومنین (ع) می فرمایند : سپس خداوند منزه برای اسکان آسمانها و ابادسازی برترین طبقه ی ملکوت ,مخلوقات جدیدی از ملائکهاش ایجاد نمود و شکاف های اسمان و مکان های خالی ان جا را با انها پر نمود (بحار الانوار ج 52 ص 109 ) امام باقر (ع) در خطاب به ابوحمزه ثمالی می فرمایند : ای ابا حمزه ,این قبه (گنبد _سیاره )پدر ما ادم است و خداوند غیر از ان (سیاره) سی و نه گنبد(سیاره) دارد و در انجا مخلوقاتی هستند که یک چشم بهم زدن نیز نافرمانی خداوند نکرده اند (روضه کافی ص231 ) قبه در این حدیث اشاره به تمدن اسمانی است و تعداد 39 صرفا تعیین حدود نیست بلکه معرفی تعدادی از این تمدن ها و جهان هاست زیرا در احادیث متعدد تعداد ان ها را مختلف اوردند امام صادق (ع) می فرمایند : در ورای این خورشید شما چهل خورشید دیگر است که در ورای ان ها مخلوقات بسیاری وجود دارند ودر ورای این ماه شما چهل ما است که مخلوقات بسیاری در انها زندگی می کنند(بصائر الدرجات ص510) امیر المومنین (ع) می فرمایند : خداوند پشت مغرب سرزمینی دارد که به ان جابلقا می گویند ودر جابلقا هفتاد تمدن است که هیچ یک مثل این تمدن (بشری) نیست هیچ گاه نافرمانی خداوند نکرده اند. دیدگاه قرآن و موجودات فضائی آیا در سیارات منظومه شمسی و یا در اقمار سیارات جنبنده ای یافت می شود ؟ تحقیقات با ارسال کاسینی به سمت زحل تداوم یافت.تیتان دومین قمر بزرگ منظومه شمسی ( پس از گانیمد مشتری ) ،کاندیدای بعدی مطالعات دانشمندان جهت کشف حیات غیر زمینی بود.این قمر زحل، تنها قمر دارای جو درمنظومه ما می باشد (البته جو به معنای واقعی نه گرد وغبار). ویجر 1 در سال 1981 م از کنار تیتان گذشت و نشان داد که جو آن دارای مقدار زیادی نیتروژن و متان است.وضخامت جو آن در حدود 200 کیلومتر است. کاووشگر هویگنس در اوایل سال 2005 م در سطح تیتان فرود آمد.و اطلاعات ذیقیمتی را برای مدت 30 دقیقه به زمین ارسال نمود.مطالعات در اقمار و اطراف زحل تداوم دارد.ولی خبری از حیات و جنبندگان نیست. اروپا یکی از چهار قمر گالیله ای مشتری با درخشندگی سطحی و خطوط تیره بر سطوح خود است.این قمر مرموز با هسته ای صخره ای و گوشته ای از آب مایع و پوسته ای از یخ آب کاندیدای وسوسه انگیزی جهت مطالعات تفصیلی دانشمندان بشری است. آیا با نزدیک شدن سفینه NEW HORIZONS به مشتری ، اورانوس ،نپتون و پلوتو ،جنبنده ای هرچند ریز، شادمانی کشف حیاتی غیر زمینی را برای بشریت به ارمغان خواهد آورد ؟و آیا در انسلادوس یا فرا تر از سیارات و اقمار ،در اطراف کمربند کوئی پر جنبنده ای خواهیم یافت تا بررسی کنیم جنبندگان آنجا صاحب شعور هستند یا خیر؟ نظر قرآن چیست؟ وفی خلقکم و ما یبث من دابه آیات لقوم یوقنون(جاثیه/4) ودر خلقت شما و آنچه از جنبندگان که پراکندیم نشانه هائیست برای قومی که یقین آورندگانند. جنبندگان از دیدگاه قرآنی چیستند؟ و از چه تشکیل یافته اند؟ به آیه زیر توجه فرمائید. ترجمه ای عالی از دابه: والله خلق کل دابه من ماء فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین ومنهم من یمشی علی اربع یخلق الله ما یشاء ان الله علی کل شیئ قدیر(نور/45). وخداوند هر جنبنده ای را از آب آفرید ،گروهی بر شکم خود راه میروند و گروهی بر دو پای خود و گروهی بر چهار پا راه میروند،خداوند هر چه بخواهد می آفریند زیرا خدا بر همه چیز تواناست. البته میدانیم که جنبندگان در زمین از آب تشکیل یافته اند و به آب نیز احتیاج دارند. ولی آیا جنبندگان فقط به زمین ما ختم میشوند؟ آیه فوق نیاز خلقت جنبندگان (دابه) به آب را قطعی دانسته است.پس اگر با جستجو در قرآن، آیه ای بیابیم که اشاره ای به حضور جنبندگان در خارج از سیاره زمین (سیارات و یا اقمار موجود در منظومه شمسی یا سایر منظومه ها)داشته باشد،آب شرط لازم برای حیات آنهاست.به نظر شما آیا در قرآن آیه ای که حضور جنبندگان را در سایر سیارات و اقمار (غیر از زمین)اثبات کند ،موجود است؟به آیات زیر توجه فرمائید: ومن آیاته خلق السموات والارض و ما بث فیهما من دابه و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیر(شوری/29) واز آیات اوست آفرینش سیارات(سموات) و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده، و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها توانست(در مقاله ای جداگانه مبحث اثبات و تعمیم سموات به سیارات و اقمار آنها را آورده ام ). آنچه از جنبندگان که در زمین پراکنده اند ،آشکار و محرز است. ولی منظور از جنبندگان در سموات چیست؟ ولله یسجد ما فی السموات و ما فی الارض من دابه و الملائکه و هم لا یستکبرون(نحل/49) آنچه در سموات و آنچه در زمین از جنبندگان وجود دارند و همچنین ملائک برای خدا سجده می کنند و تکبر نمی ورزند. در این آیه حضور جنبندگان در سموات (سیارات و اقمار منظومه ای یا منظومات دیگر )علاوه بر زمین آشکار میشود و از کلمه لا یستکبرون وجود شعور در جنبندگان به آشکاری می رود.و آیه زیر وسعت رزق و روزی جنبندگان را علاوه بر وجود آب در سموات به آشکاری می برد. و کاین من دابه لا تحمل رزقها الله یرزقها و ایاکم و هو السمیع العلیم(عنکبوت/60) و چه بسیار جنبنده ای که قدرت حمل روزی خود را ندارد،خداوند او و شما را روزی می دهد و او شنوا و داناست. این آیه، دسته بندی اشکال بشری را در طبقه دابه به پدیداری میبرد.چرا که دابه در سموات و ارض حضور دارد. آیه زیر را به دوستانی تقدیم میکنم که با دیده شک ،معتقدند منظور از حضور دابه در سموات همان لایه های جوی کره زمین است.و نیز معتقدند که جنبندگان صاحب شعور نیستند! وما من دابه فی الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتاب من شیئ ثم الی ربهم یحشرون(انعام/38) هیچ جنبنده ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امتهائی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب فرو گذار نکردیم،سپس همگی به سوی پروردگارشان محشورمی گردند. در آیه فوق اثبات میشود که دابه با طائر متفاوت بوده پس اگر سموات را آسمان زمین در نظر بگیریم دابه نمی تواند در آسمان حضور داشته باشد.از طرفی با آیه فوق شعور جنبندگان و پرندگان بار دیگر به آشکاری قطعی میرود که امتهائی امثال بشر هستندو جالبتر اینکه دارای حشر میباشند. ما جزئی از جنبندگان زمین و سموات هستیم که شعور در مخلوقات دیگر را به هزار دلیل اشتباه ذهنی ،نمیخواهیم بپذیریم. و متکبرانه، برتری خدادادی خود را بر کثیری از مخلوقات الهی در زمین(در یک برهه آزمونی مشخص) به لا شعوری حیوانات،گیاهان،کوهها،دریاها،اقمار ،سیارات،وستارگان و حشرات و کهکشانها تعمیم میدهیم.حال آنکه بنا بر ابتلا زبان و فهم و شعور جهانی مخلوقات عظیم الهی به پرده اختفا رفته است.و شعور آنچه در سموات و زمین از دابه تا طیرو غیره هست آنچنان روشن و پیداست که به خوبی بر صلات و تسبیح خود عالمند.در حالیکه کثیری از انسانها از صلات واقعی و تسبیح حقیقی خود غافلند (تازه آنها که صلات و تسبیحی دارند) الم تر ان الله یسبح له من فی السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه و الله علیم بما یفعلون(نور/41) آیا ندیدی تمام آنان که درسموات(سیارات)وزمینند برای خدا تسبیح می کنندوهمچنین پرندگان به هنگامی که بر فراز آسمان بال گسترده اند؟هر یک ازآنها نماز و تسبیح خود را می داند و خداوند به آنچه انجام میدهند داناست. شعور در جهان حیوانات ،حشرات،گیاهان،جمادات ،مایعات و گازها وکوهها،اقمار ،سیارات و ستارگان و کهکشانها در گستره کیهانی تا بدینجا، طبق آیات وحی الهی به آشکاری متقن رفته است. اگر بشر در آینده در اقمار و سیارات منظومه شمسی به کشف جنبندگانی (مثلا در قمر اروپا از سیاره مشتری که دارای گوشته آبی است) نائل گردد، دلیل عینی حاصل شده است . در غیر اینصورت، نمی بایست نا امید شد و ادامه تحقیقات شهودی را باید در سیارات فرا خورشیدی در کهکشان راه شیری پی گرفت.واین نکته را یادآور میشوم که منظومه ما یکی از 200 میلیارد منظومه یا ستارگان موجود در کهکشان راه شیری است. طوفان خورشیدی
بحث طوفان خورشیدی در اینترنت میبینیم که زیاد شده ,در واقع طوفان خورشیدی در سال 2013 همراه ما خواهد بود. من در خبری به نقل از ناسا خواندم که طوفان خورشیدی قراره به حتی نابودی زمین ختم بشه ,اما ایرانی ها باز خبر رو دستکاری کردن و باز به استدلال خودشون گفتن زمین نابود خواهد شد که همچین چیزی در کار نیست. البته ناگفته نماند هنوز دانشمندان نمیتونن دقیقا قدرت طوفان خورشیدی رو در سال 2013 رقم بزنند : خبر رو با دقت مرور میکنیم : ارزیابیهای ناسا نشان می دهد که توفان خورشیدی سال 2013 یک فاجعه بزرگ است چون شدت آن 20 برابر ویرانگرتر از اثرات ناشی از عبور توفان کاترینا در آمریکا است و می تواند عملکرد شبکه های تلویزیونی و اینترنت را به شدت مورد تهدید قرار دهد. دانشمندان ناسا در این خصوص اظهار داشتند: "زمین و فضا به روشی کاملا جدید برای تاریخ بشریت با هم تمام خواهند گرفت." فوریه گذشته که ناسا رصدخانه دینامیک خورشید (SDO) را پرتاب کرد محققان لابرتوار روترفورد در آکسفورد شایر انگلیس در خصوص اثرات بادهای خورشیدی بر روی بازیهای المپیک 2012 هشدار دادند. اکنون کارشناسان ناسا نسبت به خطرات بالقوه ای که توفان عظیم خورشیدی در فاصله 150 میلیون کیلومتری و در سال 2013 می تواند برای زمین داشته باشد هشدار دادند. به گفته این محققان، در حال حاضر فعالیت خورشیدی بسیار شدید شده است و در سالهای آینده نیز میزان آن افزایش خواهد شد و منجر به بروز یک فاجعه بی سابقه خواهد شد. این توفان بر روی سیستمهای انرژی و ارتباطات زمین اثر خواهد گذاشت و عملکرد پلاسمای خورشیدی به شدت زندگی مملو از فناوری امروز را مختل خواهد کرد. براساس گزارش تلگراف، این توفانها می توانند تمام ابزارها از آی-پاد تا ماهواره ها را در معرض نابودی قرار دهند و منجر به قطع برق در بسیاری از مناطق دنیا شوند. رصدخانه SDO در ماه های اخیر تصاویر منحصر بفردی از لکه های خورشید در فتوسفر (لایه خارجى بسیار داغ اتمسفر خورشید) را ارائه کرده است. این لکه های درخشان که با روشن شدن خود میزان زیادی انرژی آزاد می کنند از این مسئله حکایت دارند که ستاره مادر وارد بیست و چهارمین چرخه فعالیت خود (از زمانی که ستاره شناسان با کمک دستگاههای اپتیکی شروع به رصد آن کرده اند) شده است. به طور متوسط چرخه ها 11 سال را طی می کنند و بنابراین از حدود دو قرن و نیم قبل دانشمندان با وسواس خاصی اطلاعات مربوط به خورشید را جمع آوری کرده اند. دانشمندان ناسا پیشبینی کردهاند توفان خورشیدی در سال 2013 میلادی به زمین میرسد و با تاثیر بر وسایل الکترونیکی و اختلالات ماهوارهای، فاجعه برپا میکند. به گزارش روزنامه دیلی تلگراف چاپ انگلیس، توفان خورشیدی که از سطوح بالای انرژی مغناطیسی موجود در تشعشعات خورشید ناشی میشود، در سیستمهای مخابراتی مانند ماهوارهها، هدایتکنندههای خودرو، سفرهای هوایی، سیستم بانکی، کامپیوترها و تمامی وسایل الکترونیکی تاثیر میگذارد. ریچارد فیشر، رئیس بخش فیزیک خورشیدی ناسا، در همین خصوص گفت: "درصورت بروز توفان خورشیدی بخش عظیمی از زمین بدون برق خواهد شد." وی همچنین تاکید کرد که قطعیت وقوع چنین اتفاقی حتمی است ولی فقط نمی توان سطح قدرت و جدیت آن را پیشبینی کرد. آکادمی ملی علوم امریکا دو سال قبل درباره وقوع توفان خورشیدی قوی که خسارت اقتصادی ناشی از آن بیشتر از بیست برابر توفان کاترینا خواهد بود، هشدار داد. توفان کاترینا در سال 2005 میلادی هزاران کشته برجای گذاشت و بیش از 125 میلیارد دلار خسارت ببار آورد. فیشر تاکید کرده است که وقوع توفان خورشیدی که دمای خورشید را به بیش از 10 هزار درجه فارنهایت (5 هزار و 500 درجه سانتیگراد) خواهد رساند، در طول عمر هر فرد به ندرت روی خواهد داد. براساس این گزارش در هر 22 سال چرخه انرژی مغناطیسی خورشید به نقطه اوج خود میرسد و حال آنکه تعداد لکههای خورشیدی یا همان تشعشعات خورشید در هر 11 سال یکبار به اوج خود می رسند که پیشبینی میشود، همزمانی وقوع این دو اتفاق در سال 2013 میلادی، موجب ایجاد حجم بسیار زیادی از تشعشعات شود. 21 دسامبر چه شد ایا اتفاق های افتاد ؟ ایا همه چیز شایعه بود ؟ ارزیابیهای ناسا نشان می دهد که توفان خورشیدی سال 2013 یک فاجعه بزرگ است چون شدت آن 20 برابر ویرانگرتر از اثرات ناشی از عبور توفان کاترینا در آمریکا است و می تواند عملکرد شبکه های تلویزیونی و اینترنت را به شدت مورد تهدید قرار دهد. دانشمندان ناسا در این خصوص اظهار داشتند: "زمین و فضا به روشی کاملا جدید برای تاریخ بشریت با هم تمام خواهند گرفت." فوریه گذشته که ناسا رصدخانه دینامیک خورشید (SDO) را پرتاب کرد محققان لابرتوار روترفورد در آکسفورد شایر انگلیس در خصوص اثرات بادهای خورشیدی بر روی بازیهای المپیک 2012 هشدار دادند. اکنون کارشناسان ناسا نسبت به خطرات بالقوه ای که توفان عظیم خورشیدی در فاصله 150 میلیون کیلومتری و در سال 2013 می تواند برای زمین داشته باشد هشدار دادند. به گفته این محققان، در حال حاضر فعالیت خورشیدی بسیار شدید شده است و در سالهای آینده نیز میزان آن افزایش خواهد شد و منجر به بروز یک فاجعه بی سابقه خواهد شد. این توفان بر روی سیستمهای انرژی و ارتباطات زمین اثر خواهد گذاشت و عملکرد پلاسمای خورشیدی به شدت زندگی مملو از فناوری امروز را مختل خواهد کرد. براساس گزارش تلگراف، این توفانها می توانند تمام ابزارها از آی-پاد تا ماهواره ها را در معرض نابودی قرار دهند و منجر به قطع برق در بسیاری از مناطق دنیا شوند. رصدخانه SDO در ماه های اخیر تصاویر منحصر بفردی از لکه های خورشید در فتوسفر (لایه خارجى بسیار داغ اتمسفر خورشید) را ارائه کرده است. این لکه های درخشان که با روشن شدن خود میزان زیادی انرژی آزاد می کنند از این مسئله حکایت دارند که ستاره مادر وارد بیست و چهارمین چرخه فعالیت خود (از زمانی که ستاره شناسان با کمک دستگاههای اپتیکی شروع به رصد آن کرده اند) شده است. به طور متوسط چرخه ها 11 سال را طی می کنند و بنابراین از حدود دو قرن و نیم قبل دانشمندان با وسواس خاصی اطلاعات مربوط به خورشید را جمع آوری کرده اند. دانشمندان ناسا پیشبینی کردهاند توفان خورشیدی در سال 2013 میلادی به زمین میرسد و با تاثیر بر وسایل الکترونیکی و اختلالات ماهوارهای، فاجعه برپا میکند. به گزارش روزنامه دیلی تلگراف چاپ انگلیس، توفان خورشیدی که از سطوح بالای انرژی مغناطیسی موجود در تشعشعات خورشید ناشی میشود، در سیستمهای مخابراتی مانند ماهوارهها، هدایتکنندههای خودرو، سفرهای هوایی، سیستم بانکی، کامپیوترها و تمامی وسایل الکترونیکی تاثیر میگذارد. ریچارد فیشر، رئیس بخش فیزیک خورشیدی ناسا، در همین خصوص گفت: "درصورت بروز توفان خورشیدی بخش عظیمی از زمین بدون برق خواهد شد." وی همچنین تاکید کرد که قطعیت وقوع چنین اتفاقی حتمی است ولی فقط نمی توان سطح قدرت و جدیت آن را پیشبینی کرد. آکادمی ملی علوم امریکا دو سال قبل درباره وقوع توفان خورشیدی قوی که خسارت اقتصادی ناشی از آن بیشتر از بیست برابر توفان کاترینا خواهد بود، هشدار داد. توفان کاترینا در سال 2005 میلادی هزاران کشته برجای گذاشت و بیش از 125 میلیارد دلار خسارت ببار آورد. فیشر تاکید کرده است که وقوع توفان خورشیدی که دمای خورشید را به بیش از 10 هزار درجه فارنهایت (5 هزار و 500 درجه سانتیگراد) خواهد رساند، در طول عمر هر فرد به ندرت روی خواهد داد. براساس این گزارش در هر 22 سال چرخه انرژی مغناطیسی خورشید به نقطه اوج خود میرسد و حال آنکه تعداد لکههای خورشیدی یا همان تشعشعات خورشید در هر 11 سال یکبار به اوج خود می رسند که پیشبینی میشود، همزمانی وقوع این دو اتفاق در سال 2013 میلادی، موجب ایجاد حجم بسیار زیادی از تشعشعات شود. EPA بیست و سوم دسامبر (یکشنبه 3 دی 1391) رادیو صدای روسیه کشور چین امسال با تغییرات آب و هوایی همراه می باشد و سرمای بی سابقه نقاط محتلف این کشور را در بر گرفته است. شهر پکن که بارش شدید برف را دیده است، منتظر موج دیگر سرما در روز دوشنبه می باشد. معمولا فصل سرما در پکن بدون بارش برف بوده است. EPA EPA بیست و سوم دسامبر (یکشنبه 3 دی 1391) رادیو صدای روسیه به گزارش سازمان هواشناسی روسیه، جبهه هوای سرد در مسکو و حومه دست کم تا دوشنبه باقی خواهد و تا 30 درجه زیر صفر خواهد رسید. با توجه به اینکه دیشب دمای هوا در حومه مسکو 28.5 درجه زیر صفر بود و همزمان مسکو دمای منفی 23 را لمس کرد، سازمانهای مربوطه روسیه از شهروندان خواسته اند تا رعایت نکات ایمنی را بکنند. به گفته کارشناسان مسایل جوی، این تغییر دما برای روزهای آخر ماه دسامبر غیر طبیعی می باشد. به گقته کارشناسان این مسایل غیر طبیعی میباشد. به این خبر نگاهی میکنیم : © صدای روسیه بیست و چهارم دسامبر (دوشنبه 4 دی 1391) رادیو صدای روسیه در مقاله منتشره مجله "Nature Geoscience" آمده است، لایه های یخ در قطبها دو برابر سریعتر از گذشته گرم می شوند. دانشمندان و محققان در این مقاله گفته اند، با گرم شدن شدید لایه های یخ ، سرعت ذوب شدن آنها بیشتر شده و این خود موجب خواهد شد تا سطح آبها در جهان نیز افزایش یابد. به عقیده این محققان و دانشمندان، اثر گلخانه ای و افزایش دمای کره زمین یکی از مهمترین عوامل این تغییرات محیط زیستی می باشد. و همچنین هم در اکراین سرمای بی سابقه داشتیم در 23 دسامبر چه خبری از اکراین داشتیم ؟ بارش برف، یخبندان و سرمای بی سابقه در اوکراین جان هشتاد و سه تن را تاکنون گرفته است. به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران ، از آغاز فصل سرما در اوکراین و بارش برف و یخبندان تاکنون هشتاد و سه تن بر اثر یخزدگی جان خود را از دست داده اند. این در حالیست که بارش برف و موج شدید سرما همچنان ادامه دارد. افزایش تلفات در پی این سرمای بی سابقه باعث شده است مقامات فوریت های امدادی این کشور هزار و پانصد پناهگاه گرم را تهیه کنند و بی خانمان ها را در این مراکز اسکان دهند. تنها از روز پنجشنبه تاکنون بیش از دو هزار نفر از افرادی که به کمک فوری احتیاج داشتند، در این مراکز پذیرش شده اند. تاتیانا یک شهروند اوکراینی در کیف، گفت: در برخی از مناطق هنوز هیچ پناهگاهی نیست و افراد بی خانمان به پناهگاه های گرم نیاز فوری دارند. استانیسلاو یک ماهیگر کیفی، گفت: ماهیگیرها همانطور که می بینید مثل پنگوئن ها با برف و آب یخزده سر و کار دارند و به همین دلیل است که اینقدر لباس می پوشند. آندری یکی از افراد بی خانمان در پناهگاه، گفت: اگر چنین مراکزی نبود همه ما از سرما یخ می زدیم و می مردیم. موج سرمای شدید علاوه بر اوکراین، شرق اروپا و روسیه را نیز در بر گرفته است. بیست و چهارم دسامبر (دوشنبه 4 دی 1391) رادیو صدای روسیه بارش شدید باران که چند روزی است در انگلیس ادامه دارد، باعث جاری شدن سیل و به زیر آب رفتن چندین منطقه مسکونی شده است. بارش باران و سیل جاری شده ،بیشتر مناطق جنوب غربی را در برگرفته است و انتظار می رود، ویلز و اسکاتلند بیشترین خسارات را متحمل شوند. کارشناسان هواشناسی پیش بینی کرده اند، بارش باران ادامه یابد و سال نو میلادی برای ساکنان این مناطق، آغاز ناخوشایندی داشته باشد. اتشفشان در شیلی اتشفشان هم فعالیت داشته ,اما مسئولین گفتن که این اشتفشان در حال کاسته شدن از شدت فعالیت ان هست ولی تایید نکردن که امکان داره فعالیت این اتشفشان هم شدید تر شود.نگاهی به اتشفشان شیلی از بالای کره زمین میکنیم : نمای آتشفشان شیلی از فضا / عکس نجوم - ماهواره ترا متعلق به ناسا، این تصویر رنگ طبیعی را با ابزار رادیوطیفسنج خود، بامداد دوشنبه از منطقه آتشفشان پویههوئه در شیلی گرفته و اختلاف بین آن با تودههای ابر را بهوضوح نشان داده است. همانطور که میبینید، ارتفاع ستون خاکستر به 12 کیلومتر رسیده و وزش باد، خاکسترهای آتشفشانی را به فواصل دور منتقل کرده است. برای مشاهده عکس بزرگ و باکیفیت، اینجا را کلیک کنید. تهران / واحد مرکزی خبر /اجتماعی1391/10/05 00:10:55.23 فوران کوه آتشفشان کوپاهو (Copahue)در جنوب کوههای آند و در مرز کشورهای شیلی و آرژانتین همچنان ادامه دارد. به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر،به دنبال فوران این کوه آتشفشان دولت شیلی با انتشار بیانیه ای در مناطق اطراف این کوه وضع اضطراری اعلام کرد. این کوه آتشفشان دو هزار و نهصد و شصت و هفت متر ارتفاع دارد و پیش از این در سال هزار و نهصد و نود یک هم یک بار دیگر فوران کرده است. 00:11:13.11یکی از مقامات دفتر امور اضطراری آرژانتین گفت:سطح فعالیت های لرزه شناختی این آتشفشان نشان می دهد که فعالیت آن کم شده است اما نمی توان هرگونه افزایش دوباره فعالیت آن را از نظر دور داشت. 00:11:42.17وی افزود:ما تمام فعالیت های این آتشفشان را زیر نظر داریم و ایمنی ساکنان اطراف آن از اهمیت زیادی برخوردار است . 00:12:02.11 و اما چندین نظردیگه برای فاجعه نابودی انسان هست : بیماری همهگیر برای انکه یک بیماری بتواند در سطح جهانی بنیانکن باشد، باید همهگیری و مرگ اوری در حد شیوع آنفلوانزای سال 1918 داشته باشد که در یک دوره دو سالونیمه بین 50 تا 80 میلیون نفر را به کشتن داد. اگر همهگیری آنفلوانزای بعدی به بدی 1918 باشد، تلفات معادل آن در حدد 210 میلیون نفر خواهد بود. به گفته دانشمندان از پا درآمدن این تعداد آدم یکجا، تمدن را مختل میکند با این حال علم پزشکی طی قرن گذشته جنگافزارهای قدرتمندی در برابر بیماریها تولید کرده است. ما گونه هوشمندی هستیم و میتوانیم مقابله کنیم. اما اگر همین هوش علیه ما شود چه؟ به لطف پیشرفتهای به دست آمده در فنآوری زیستی امکان دست کاری در میزان مرگآوری یک بیماری بیش از پیششدنی خواهد بود. به گفته چارلزبلیر (CBlair)، مدیر پروژه آنالیز تروریسم در فدراسیون دانشمندان آمریکا، «ما در آستانه ورود به روزگاری هستیم که میتواند بسیار هولناک باشد. فکر میکنم در آیندهای بسیار نزدیک صحبت از انقراض احتمالی باشد» ابر آتشفشان دو میلیون سال پیش یک فوران آتشفشانی عظیم در حوالی جایی که امروزه پارک ملی Yellowstone در آمریکا قرار دارد 2500 کیلومتر مکعب غبار و خاکستر به هوا پرتاب کرد - 2400 برابر بیشتر از آنچه کوه سنت هلن در 1980 پرتال کرده بود. اگر چنین فورانی امروز رخ دهد به گفته جیک لوئنسترن زمینشناس آژانس مطالعات زمینشناختی ایالات متحده و دانشمند مسئول در رصدخانه آتشفشان Yellowstone، باعث از هم گسیختن روند معمول تجارت در جهان خواهد شد» فارغ از تلفات انسانی در همسایگی فوران، به گفته او «آمد و شد هوایی در سراسر دنیا اگر نه برای سالها دست کم به مدت چندین ماه مختل خواهد شد» از زمان آن انفجار باستانی تقریباً هر 600 هزار سال یک فوران عظیم رخ داده که آخرین آنها در حدود 640 هزار سال پیش بوده است. نیمه پر لیوان اینجاست که فواصل زمانی میان فوران ابرآتشفشانی Yellowstone بینهایت نامنظم هستند به زبان آمار احتمال انفجار در سال 2012 یا حتی در هزاره بعدی هم بسیار اندک است. توفان خورشیدی سال گذشته یک توفان خورشیدی عظیم موجی از ذرات باردار را با سرعت 6 میلیون کیلومتر بر ساعت به سراسر منظومه شمسی شلیک کرد و صحنه را برای چنان نمایشی از نورهای شمالی مهیا کرد که از جایی مثل آرکانزاس در جنوب نیز قابل مشاهده بود. با اینکه چنین پدیدهای بسیار چشم نواز است اما میتواند پیامآور فاجعه باشد میدان مغناطیسی زمین از برخورد ذرات مرگبار خورشید به سطح زمین جلوگیری میکند با این حال حرکت این ذرات میتواند جریان پرقدرتی را به زمین القا کند در خلال بدترین توفان خورشیدی که تاکنون ثبت شده در سال 1859 این جریانها به حدی شدید بود که سیمهای خطوط تلگراف در آتش سوختند. به گفته جفری لاو محقق زمین مغناطیس در آژانس مطالعات زمین شناختی ایالات متحده «اگر امروز توفانی مثل آن داشته باشیم، یک فاجعه تمام عیار خواهد بود. ماهها بدون برق ماندن باعث از دست دادن تریلیونها دلار ویرانی اقتصاد از اساس خواهد شد. واژگونی مغناطیس زمین هماکنون قطب شمال مغناطیس در بالا و نزدیک قطب شمال چرخشی زمین است اما همیشه به این شکل نبوده است. در طول تاریخ زمین قطبهای مغناطیسی شمال و جنوب با هم جا عوض کردهاند، پدیدهای که به واژگونی زمین مغناطیسی شهرت دارد این پدیده به شکلی نامنظم و بین هر 100 هزار تا یک میلیون سال رخ می دهد و آخرین باری که آنها جایشان را عوض کردند 780 هزار سال پیش بوده بنابراین ممکن است نوبت ما شده. جنگ هستهای 26 سپتامبر 1983 یک واحد نظارت ماهوارهای در تأسیساتی سری در حوالی مسکو هشداری دریافت کرد: 5 موشک هستهای از پایگاهی در ایالات متحده شلیک شد خوشبختانه استانیسلاوپتروف افسر این واحد نسبت به قابل اطمینان بودن تجهیزات تازه نصب شده مشکوک بود و بهجای زدن آژیری که میتوانست یک جنگ هستهای راه بیندازد تصمیم گرفت صبر کند تشخیص او جان میلیونها نفر را نجات داد. تنشهای هستهای زمانپایان جنگ سرد به میزان قابل ملاحظهای فروکش کرده است اما این خطر همچنان وجود دارد مطالعهای که در سال 2008 در ژورنال منتشر شد نشان می دهد جنگ منطقهای که تنها 100 بمب را دربربگیرد میتواند یک زمستان هستهای را در پی داشته باشد که در نتیجه آن دما به مدت 1000 سال در پایینترین مقادیر خواهد بود و در صورت یک رویارویی با 1000 بمب هستهای «احتمالاً بخش بزرگی از جمعیت انسان از بین خواهد رفت. اسیدی شدن اقیانوس ده میلیون سال پس از مرگ دایناسورها سطح دیاکسید کربن در اتمسفر به شدت افزایش یافت. اقیانوسها دیاکسید کربن جذب کردند و به شکل فزایندهای اسیدی شدند و موجی از انقراض به راه افتاد که سراسر سیاره را جارو کرد. امروزه سطح دیاکسید کربن دوباره دارد به شدت بالا میرود، اما این بار سرعت افزایش 10 برابر بیشتر است به گفته اندی ریجول دانشمند علوم زمین دانشگاه بریستول انگلستان، افزایش سطح دیاکسید کربن را مدلسازی کرده و میگویند بیشتر از همه این آسیب در سواحل مرجانی قابل مشاهده است. گلوله برف در حال حاضر مردم نگران گرمایش جهانی هستند اما غبار اتمی ناشی از انفجار هستهای با یک ابر آتشفشان میتواند به حدی غبار در هوا ایجاد کند که مانع از رسیدن نور خورشید شود و مسئله را برعکس کند کاهش شدید دمای سطح در دهه 1960 مدلسازان آبوهوا دریافتند که اگر زمین با مقداری زیادی از یخ پوشیده شود بیشتر تابش خورشیدی دریافتی توسط زمین به فضا منعکس میشود و سیاره ما در حالت پایداری با دمای حدود 45 درجه زیرصفر باقی میماند از این رو جوزف کرشوینک زمین زیستشناس مؤسسه تکنولوژی کالیفرنیا در سال 1992 براساس شواهد به جا مانده از رسوبات یخ رودها در نواحی استوایی این نظر را مطرح کرد روزگاری تقریباً سراسر زمین دورههایی طولانی را در انجماد گذرانده و حیات پنهان مانده در معدود پناهگاههای آن دوران توسط فوران آتشفشانی گرم شده است. آیا ممکن است چنین چیزی دوباره رخ دهد. و اما نظر خداوند در قران کردیم در مورد پایان دنیا چیست ؟ در قرآن به طور خاص و بدون هیچ گونه ابهامی، تخمین و بیان تاریخ وقوع قیامت و رستاخیز مردود شمرده شده است. حتی در ایاتی از قرآن، خداوند به پیغمبر خاتم امر می کند که به کسانی که از او در مورد ساعت پایان جهان سوال می کنند بگوید که ساعت آن بر هیچ کس حتی بر من (حضرت محمد ص) مشخص نیست و به لحظه ای ممکن است فرا برسد. یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی لاَ یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ از تو در باره قیامت مىپرسند [که] وقوع آن چه وقت است بگو علم آن تنها نزد پروردگار من است جز او [هیچ کس] آن را به موقع خود آشکار نمىگرداند [این حادثه] بر آسمانها و زمین گران است جز ناگهان به شما نمىرسد [باز] از تو مىپرسند گویا تو از [زمان وقوع] آن آگاهى بگو علم آن تنها نزد خداست ولى بیشتر مردم نمىدانند جزء نهم قرآن کریم / سوره الأعراف آیه 187 إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَکْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ أَیْنَ شُرَکَائِی قَالُوا آذَنَّاکَ مَا مِنَّا مِن شَه RE: مستند ویژه نابودی زمین ,ایا در سال 2013 از بین خواهیم رفت؟ - Amin_Mansouri - 12-26-2012 ادامه ... جزء نهم قرآن كریم / سوره الأعراف آیه 187 إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ أَیْنَ شُرَكَائِی قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِن شَهِیدٍ دانستن هنگام رستاخیز فقط منحصر به اوست و میوهها از غلافهایشان بیرون نمىآیند و هیچ مادینهاى بار نمىگیرد و بار نمىگذارد مگر آنكه او به آن علم دارد و روزى كه [خدا] آنان را ندا مىدهد شریكان من كجایند مىگویند با بانگ رسا به تو مىگوییم كه هیچ گواهى از میان ما نیست جزء بیست و پنجم قرآن كریم/ سوره فصلت ایه 47 و همینجور که میبینید قران کریم به پایان دنیا اشاره کرده که هیچ کس از زمان ان خبر ندارد ,ولی الان بحث ما بر روی تغییر و تحولا هست یا اتفاقی مثل حضرت نوح و یا قوم لوت که برای مردم افتاد. یک نگاه به گذشته میکنیم : داستان طوفان و چگونگی روی دادن آن در متون دینی زردشتی و داستانهای اساطیر باستانی ایران نیز آمدهاست. داستان طوفان در کتاب وندیداد اوستا چنین آمدهاست که میان اهورامزدا و اهریمن جنگی درگرفت. اهورامزدا برای نابود ساختن اهریمن خواست در زمین طوفان سختی بفرستد، ولی میخواست انسانرا رهایی دهد و نگذارد که انسانها از بین بروند. از این رو، اهورامزدا به جمشید آگاهی داده و به وی دستور میدهد: " ای جمشید، در این جهان خاکی، سرمای سختی خواهد شد، سرمای سختی که از آن نابود گردند، در آن برف بسیاری خواهد بارید، از فراز کوهها تا رود اردوی. ای جمشید، از سه جای جانوران خواهند گریخت. نخست از آنچه ترسناکترین جایها هستند، دوم آنچه در فراز کوهها هستند، سوم آنچه در دریاهای ژرف در خانههای استوار هستند. پیش از سرما، این سرزمین سرسبز است؛ آن را برف بجنباند و سپس ای جمشید برف آب شده و این جهان خاکی را ویران کند. همان جهانی که مردمان آن جای پای گوسفندان را میبینند؛ چنین جهان از طوفان آب ویران گردد. پس ای جمشید، غاری بساز که درازا و پهنای آن چون یک میدان اسب باشد. تخمه جانوران بیشه و ستور و مردم و مرغان و آتش سرخ را در آنجا ببر...در آنجا بهاندازه مسافت هزار قدم انبار کن؛ آنجا بازاری بساز که در آن سبزیها باشند و خوراکی که فاسد نشود. در آنجا خانهها بسازد، با اطاقها و ستونها و دیوارها و حصارها. آنجا تخمه تمام بزرگترین و بهترین و نیکوترین مردان و زنان زمین را ببر و تخمه بزرگترین و زیباترین جانوران را، آنجا تخمه بلندترین و خوشبوترین گیاهان و درختها را ببر، و تخمه خوشبوترین و نیکوترین خوراک را، تا وقتی که مردم در غار هستند، جفتجفت و دو به دو باشند تا نسل ایشان بماند." خداوند جمشید را از وارد کردن این افراد بازمیدارد: کوژسینه، کوژپشت، ستمگر، درویش، فریبدهنده، بخیل، بددین، و کسی که دندانهایش بدترکیب است. جمشید فرمان اهورامزدا را پیروی کرده و چنین غاری را ساخت. وندیداد، یک روز آن غار را یک سال دانستهاست. جرا جمشید یک افسانه برای ما معنی میشه؟ جمشید یک افسانه نبود. چطور مطلب بالا رو باور کنیم؟ بله غاری که جمشید در ان بود کشف شده است.,و در اخر مطالبم فیلمش رو پیوست میکنم. داستان طوفان و چگونگی روی دادن آن در متون دینی زردشتی و داستانهای اساطیر باستانی ایران نیز آمدهاست. داستان طوفان در کتاب وندیداد اوستا چنین آمدهاست که میان اهورامزدا و اهریمن جنگی درگرفت. اهورامزدا برای نابود ساختن اهریمن خواست در زمین طوفان سختی بفرستد، ولی میخواست انسانرا رهایی دهد و نگذارد که انسانها از بین بروند. از این رو، اهورامزدا به جمشید آگاهی داده و به وی دستور میدهد: " ای جمشید، در این جهان خاکی، سرمای سختی خواهد شد، سرمای سختی که از آن نابود گردند، در آن برف بسیاری خواهد بارید، از فراز کوهها تا رود اردوی. ای جمشید، از سه جای جانوران خواهند گریخت. نخست از آنچه ترسناکترین جایها هستند، دوم آنچه در فراز کوهها هستند، سوم آنچه در دریاهای ژرف در خانههای استوار هستند. پیش از سرما، این سرزمین سرسبز است؛ آن را برف بجنباند و سپس ای جمشید برف آب شده و این جهان خاکی را ویران کند. همان جهانی که مردمان آن جای پای گوسفندان را میبینند؛ چنین جهان از طوفان آب ویران گردد. پس ای جمشید، غاری بساز که درازا و پهنای آن چون یک میدان اسب باشد. تخمه جانوران بیشه و ستور و مردم و مرغان و آتش سرخ را در آنجا ببر...در آنجا بهاندازه مسافت هزار قدم انبار کن؛ آنجا بازاری بساز که در آن سبزیها باشند و خوراکی که فاسد نشود. در آنجا خانهها بسازد، با اطاقها و ستونها و دیوارها و حصارها. آنجا تخمه تمام بزرگترین و بهترین و نیکوترین مردان و زنان زمین را ببر و تخمه بزرگترین و زیباترین جانوران را، آنجا تخمه بلندترین و خوشبوترین گیاهان و درختها را ببر، و تخمه خوشبوترین و نیکوترین خوراک را، تا وقتی که مردم در غار هستند، جفتجفت و دو به دو باشند تا نسل ایشان بماند." خداوند جمشید را از وارد کردن این افراد بازمیدارد: کوژسینه، کوژپشت، ستمگر، درویش، فریبدهنده، بخیل، بددین، و کسی که دندانهایش بدترکیب است. جمشید فرمان اهورامزدا را پیروی کرده و چنین غاری را ساخت. وندیداد، یک روز آن غار را یک سال دانستهاست. پیدا شدن غار جمشید در ترکیه : مخفی گاه بزرگ زیرزمینی کشف شده در سال ۱۹۶۳ در منطقهای به نام درینکویو در مرکز کشور ترکیه امروزی، حاکی از زندگی مخفیانه نسلی از انسانها در اعماق زمین در هزاران سال پیش میباشد که گویا به خاطر ترس و وحشتی که از یک نیروی نابود کننده غیر زمینی داشته اند، و به دستور شخصی که احتمالش میرود که از پیروان اهورا مزدا باشد، (رهروانش همان زرتشتیان) باستان آن را ساخته باشند. عمق این مخفی گاه زیر زمینی تا ۱۳ طبقه یا ۲۸۰ فوت اندازه گیری شده است که گنجایش حضور ۲۰ هزار زن و مرد، کودک، استبلهای مخصوص نگهداری حیوانات، انبار، مکانهای مذهبی و شراب خانه را دارا میباشد و از لحاظ پیچیدگی ساخت مهندسی، در حد اهرم ثلاثه مصر میباشد. وجود حفرههای ورود هوا از سطح زمین تا عمیقترین نقطه این مخفی گاه، زندگی انسانها و دام مورد نیاز آنها را امکان پذیر کرده بوده است. بر اساس اسناد و یافتههای تاریخی، گفته شده است که این شهر زیر زمینی ساخته شده توسط ایرانیان باستان باشد که از رهروان اهورا مزدا بوده اند. درینکویو به زبان ترکیه امروزی به معنای چاه عمیق میباشد. طبق پژوهش دانشمندان در نسک (کتاب) به جا مانده از آریاییان که وندیداد (قانون ضد دیو) نام دارد و به اشتباه بخشی از اوستا به شمار میآید اشاره به موجوداتی ماورایی مانند دیو و . . . دارد. با توجه به موارد کشف شده در درینکویو ممکن است که در زمانهای دور موجودات غیر زمینی به انسانها و موجودات زمینی یورش می آورده اند. این دیدگاه در مورد مایایی ها هم وجود دارد و برخی معتقد هستند مایاها قومی باهوش در دوران باستان بودند که نبوغ خاصی در ریاضیات و نجوم داشتند و آن قوم به یک باره و بدون هیچ موردی از بین میرود و تمدن آنها خاموش میشود برخی اعتقاد دارند که به وسیلهی خدایان آنها که ممکن است نیروهایی ماورایی و فضایی باشد از زمین کوچ کرده اند چون در بیساری از آثار به جا مانده مانند نقاشی های آنها تصاویری وجود دارد که آنها را بیگانگان، و به موجودات فضایی ها شباهت می دهد. طوفان نوح در تقویم بابل
میخواهیم در ادامه از دیدگاه بابلی ها به طوفان نوح یک نگاه کنیم : آتلانتیس ، طوفان نوح و آنوناکی ها : در شهر نیپور نزدیک بغداد طی حفاری های باستان شناسی به یک کتابخانه سومری که از هزاران لوح تشکیل شده پیدا شده است. در لوح های به دست آمده اتفاقات طوفان را با جزئیاتش توضیح می داد. این متن ها داستان مشهور گیلگمش را قدیمی تر کرد.دستان گیلگمش برای شاه مشهور اوروک (گیلگمش) که در نزدیکی بین النهرین گفته شده است . تا آن روز زمان طولانی بین پیامبر نوح و ابراهیم فقط در تقویم تورات توضیح داده شده بود. تقویم بابل به این گونه توضیح داده : “…چنین شد که ، انسانهای روی خاک شروع به زیاد شدن کردند و زمانی که دخترانشان متولد شدند ، پسران خدا دیدند دختران انسان زیباست و از میان آنهایی که انتخاب کرده بودند برای خودشان همسرهایی گرفتند…””… و خداوند دید که بدیهای انسان بسیار است و هر روز در دلش افکار و تخیلات بد است . و خداوند ، از خلق انسان روی زمین پشیمان شد و در دلش ناراحتی احساس کرد. و خداوند گفت : انسانها ، حیوانات ، خزندگان و پرندگان را از روی خاک پاک خواهم کرد. چون از آفریدن آنها پشیمان شدم . فقط نوح در چشم خدا عنایت پیدا کرد…” و در چشم خدا روی زمین خراب شده و روی زمین با ظلم پر شده بود و خدا روی زمین را دید که خرا ب است ؛ چون روی زمین تمام انسانها راهشان را خراب کرده بودند . و خدا به نوح گفت : انسانیت دیگر به آخر رسیده ، چون آنها باعث شدند روی زمین ظلم پر شود و من آنها را همراه با زمین از بین خواهم برد … برای خودت یک کشتی از چوب gofer بساز، درون کشتی اتاق هایی می سازی و از درون به بیرون ziftleyeceksin و آن را اینگونه می سازی که طولش ۳۰۰ آرشین ، عرض ان ۵۰ آرشین و بلندی آن ۳۰ آرشین باشد. و من،برای نابودی انسانیت در زیر آسمانها هر زندگی انسانی باشد رویش آبهای طوفانی می آورم هر چیزی روی زمین نابود خواهد شد … و تو و پسرانت و همسرت و همسران پسرانت سوار کشتی خواهید شد . و برای اینکه با تو سالم بمانند از هر موجود زنده ای یک جفت سوار کشتی خواهی کرد. صاحب این یافته ها George Smith توضیح این یافته ها را در کتاب “Chaldean Account of Deluge- Kaldelilerin Tufan Hikayesi”” منتشر کرده است . فقط در این کتاب لوح طوفان کم هست . Smith در پژوهشهای بعدی لوح های ناقص را پیدا کرد . هنگامی که کتاب “طوفان ” را منتشر کرد در آن ذکر کرده بود که این را از یک نوشته قدیمی که در شهر قدیمی اوروک حاضر شده بود کپی کرده است. در این لوح ها در مورد طوفان اطلاعات کاملی داده شده است. Utnapiştim نام یک خدا است که در کتابهای مقدس از آن به عنوان نوح پیامبر یاد شده است. طبق گفته لوح ها خداوند وی را از آمدن طوفان خبردار کرده و امر برای ساختن کشتی می کند. و در آخر سفر روی یک کوه نشسته است. این کوه در کتب مقدس کوه آرارات گفته شده است. در گیلگمش نیز مثل پایین گفته شده است: به استادان ساختن کشتی شرابهایی که از رودخانه ها آمده بود را پذیرایی کردم. جشنی مانند جشنهای سال نو بود . در روز هفتم کشتی تمام شده بود و من هم تمام طلاها و موجودات زنده ؛ خانواده ام دوستانم در حومه شهر و حیوانات وجشی و اهلی و صنعتگران را سوار کشتی کردم. طبق گفته شاماش عصری که طوفان و باران سختی که بارید سوار کشتی شو و همه جا را محکم ببند زمانش رسیده بود . شب شد طوفان ابتدا باران را فرستاد . هوا خیلی ترسناک بود . سوار کشتی شدم و همه جا را بستم همه چیز حاضر بود کارهای Kalafat هم بدون نقص تمام شده بود. مکان برنزی وقتی داشت سفید می شد از افق یک ابر سیاه آمد. این ابر از جایی که خدای طوفان آدا بود غریید. شولات و هانیش که خبرده هایی داشتند دره ها و تپه ها گذرانده و آمدند. و بعد خدای پرتگاه ها آمدند . نرگال موانع آبها را خراب کرد. خدای جنگ نینورتا همه جا را با خاک یکسان کرد. هفت قاضی جهنم با مشعل های آنوناکی کشور را به آتش کشیدند. خدای طوفان به جای نور خورشید تاریکی را گذاشت کشور را مثل یک کاسه شکست و ریخت خستگی که از نا امیدی آمده بود تا آسمان بلند شد تمام روز باد تند وزید هر چقدر ادامه می داد بد تر می شد مانند اینکه دشمن مردم بود به همه حمله می کرد ، برادر برادر را نمی دید انسانها از آسمان هم دیده نمی شدند. خدایان نیز از وحشت طوفان به آسمان هفتم به آسمان آنو فرار کردن ۶ روز و ۶ شب بادها وزیدند سیل باد های تند روی زمین را جاروب کردن. امواج سیل و آب مانند یک سپاه دیوانه شدند. روز هفتم طوفانی که از جنوب شروع شده بود رو به آرامش گذاشت دریا آرام گرفت و طوفان از سرعتش کاست. وقتی به روی زمین نگاه کردم همه جا را سکوت فرا گرفته و همه انسانها به گل لای تبدیل شده بودند. روی دریا مانند یک سقف صاف صاف بود وقتی در انبار را باز کردم به رویم نوری افتاد نشستم و گریستم برای اینکه آب همه جا را خراب کرده بود. بعد ۱۴ فرسنگ آن طرفتر یک کوه دیده شد. کشتی روی آن کوه نشست. کشتی که در کوه به گل نشست از جایش تکان نخورد یک روز در قله آن کوه سپری شد در روزهای پنجم و ششم نیز از جایش تکان نخورد روز هفتم یک کبوتر فرستادم ولی چون جایی برای نشستن پیدا نکرده بود یک پرستو فرستادم ولی او هم جایی پیدا نکرد یک کلاغ فرستادم رفت دید آبها کم شده و خوردنی و آشامیدنی برای خودش پیدا کرد و برای همین بر نگشت به همین دلیل هر چیزی را که گرفته بودم به چهار طرف فرستادم و روی کوه نذر کردم . هفت دیگ درست کردم رویش هیزم نی و سرو و مرسین جمع کردم خدایان وقتی بوی آن را احساس کردند جمع شدند اما در جمعشان انلیل را نخواستند چون او بدون فکر طوفانی بزرگ را به راه انداخته بود و موجب از بین رفتن انسانیت شده بود. لوح طوفان از حماسه گیلمش : قدیمترین نوشتهای که تاکنون درباره داستان طوفان به دست آمده، سنگنبشتههاییاست که از سومریان و بابلیان باستان یافت شدهاست. این سنگنبشتهها در سه هزار سال پیش از میلاد مسیح نوشته شدهاند، به همین دلیل سومریان و بابلیان پیشتر از دیگر ملتها، داستان طوفان را نگاشتهاند. طوفان در سنگنبشتههای سومری، به نام زیوگیدو است. رویدادهای داستان طوفان سومری و بابلی با رویدادهای داستان طوفان نوشته شده در تورات، تا حدودی هماهنگ است؛ زیرا در داستان سومری و بابلی، آمدهاست که کشتی طوفان با قیر اندود شد و سازنده کشتی، خود قهرمان طوفان است. این توصیف در سفر پیدایش در تورات نیز آمدهاست. در هر دو سند آمدهاست که خدایان، شخصی را از روی دادن طوفان آگاه کردند و او با افراد خانوادهاش در یک کشتی نشسته و از جانوران، از هر کدام جفتی در آن نهاده و از طوفان رهایی یافتند. همچنین در هر دو روایت، مدت طوفان هفت روز دانسته شدهاست. در دوره طوفان، زیوگیدو یا زیودسورا به پیشگاه آن خدای آسمان و انلیل رییس خدایان، قربانی کرده و آنها را پرستش میکند. در دیلمون، انو و انلیل به زیوگیدو زندگی جاویدان میبخشند. معنی لغوی زیوگیدو دیدن زندگیاست. در این متن از این که چرا انکی تصمیم به نابود کردن بشر گرفته بود، سخنی نرفتهاست. چگونگی داستان طوفان در اسناد بابلی، که جدیدتر از اسناد سومریاست، با طوفان سومری اندکی اختلاف ظاهری دارد. نام خدایی که به قهرمان طوفان دستور ساختن کشتی داده در الواح سومری انکی ولی در سنگنبشتههای بابلی و آشوری نام او ایشتار نوشته شدهاست. زیودسورا هم در اساطیر بابلی و آشوری، اوتناپیشتیم است. ایئا از خدایان باستان سومر بودهاست که نسل آدمی را از طوفان میرهاند. چون بعل از گناهکاری آدمیان در زمین خشمگین میشود، و از شهر شوریپک کینه به دل میگیرد، با فرستادن طوفان، شهر شوریپک را ویران کند، و آدمیان گناهکار را بکشد. در این هنگام، ایئا از تصمیم بعل آگاه میشود و با شتاب به اوتانا پیشتیم که پادشاه بابلیان بود و مردم او را به نیکی میشناختند، رفته و او را از خواست بعل آگاه میسازد. آنگاه ایئا به اوتناپیشتیم فرمان میدهد که یک کشتی بزرگ بسازد و اندرون و بیرون آن را با قیر اندود کند؛ آنگاه خود با خانوادهاش و یک زوج نر و ماده از هر جانور در آن کشتی درآورد تا انسانها و جانوران از طوفان رهایی یابند. اوتاناپیشتیم، به پیروی از ایئا کشتی را ساخته، آنگاه طوفان آغاز میشود. هفت شب و هفت روز، آسمان باران میبارد و از دریاها و چشمهها آب میجوشد و روی زمین را آب فرامیگیرد؛ و همه انسانها و جانوران جز آنها که در کشتی اوتانا پیشتیم در آمدهاند، نابود میگردند. پس از هفت شبانهروز، طوفان میایستد و آبها در زمین فرومیروند؛ و اوتانا پیشتیم، از پنجره کشتی کبوتری به بیرون میفرستد و کبوتر برای او از خشکی نشانی میآورد. پس از آن کشتی، بر فراز کوهی مینشیند و سرنشینان آن، در سرزمین میانرودان از کشتی پیاده میشوند، و از فرزندان ایشان، سومریان و بابلیان و دیگر اقوام پدید میآیند. در میان داستان حماسی گیلگمش که در حدود دو هزار و پانصدسال پیش از میلاد، در الواح سومری نوشته شده، اشارهای به داستان طوفان سومری و بابلی شده است؛ در آن داستان، یعنی داستان حماسی گیلگمش، میان گیلگمش و اوتناپیشتیم دیداری روی میدهد، گیلگمش چگونگی رخ دادن طوفان بزرگ را از اوتاناپیشتیم میشنود. گیلگمش برای دیدار اوتاناپیشتیم از جنگل و دریاها گذشته و در جزیرهای در وسط دریا با او دیدار میکند؛ اوتاناپیشتیم آنچه در طوفان بر وی گذشتهاست، برای گیلگمش روایت میکند. یونانی ها چه گفتند ؟ اسطوره یونانی طوفان چنین است که زئوس خدای بزرگ قوم هلن، رییس خدایان آن گروه، پس از آفرینش انسان پشیمان گشت و از کارهای او خشمناک گردید؛ پس خواست که ایشان را در زمین نابود کند، به دریاها، رودها و چشمههای زمین دستور داد طغیان کنند، و به آسمان هم فرمان داد که ببارد تا طوفان سختی ایجاد شود و نسل ایشان از بین بروند. ولی در این وقت، پرومته پیش از روی دادن طوفان از خواسته زئوس آگاه شد و بیدرنگ به دکالیون و زنش پیرا دستور داد برای نجات آدمی و جلوگیری از نابودی نسل انسان، یک کشتی بسازند و هنگام رخ دادن طوفان بر آن سوار شوند تا از طوفان رهایی یابند. دوکالیون و پیرا، بر کشتی ساخته شده سوار گشتند، و پس از آن طوفان پدید آمد و آسمان به شدت بارید و دهروز، جهان را آب فراگرفت و به جز دو نفر کشتینشینان، همه انسانهای زمین غرق شدند. پس از مدتی، آبها فرورفتند و آسمان از باریدن ایستاد و کشتی دکالیون و پیرا، بر قله کوهی نشست و آن دو باقی مانده، به خشکی درآمدند. پس از پایان طوفان، دکالیون به پیشگاه زئوس قربانی کرد. زئوس به او و همسرش دستور داد که سنگهایی پشت سرشان بیاندازند. سنگهایی که دکالیون انداخت تبدیل به مردان شدند و سنگهایی که پیرا انداخت تبدیل به زنان شدند. یکی از پسران ایشان هلن نام داشت که یونانیان از آنها به وجود آمدند مسلمانان داستان طوفان در سورههای چندی از قرآن آمدهاست. داستان نوح در قرآن، همانند داستان نوح در تورات است و در عین حال اختلافاتی نیز وجود دارد. در تورات، داستان بسیار مفصل و یکجا آمدهاست؛ در قرآن، داستان پراکنده، مکرر و بسیار مختصر است. در تورات، داستان به شیوه اسطوره و داستان بیان شدهاست. اما در قرآن، پس از بیان روایت نوعی پند و عبرت نیز در آن بیان گشتهاست. اما در روایت اسلامی، در تفاسیر قرآن و کتب تاریخی و قصص أنبیا، مانند تاریخ طبری، این داستان بسیار مفصل آمدهاست؛ به قدری که از تورات نیز مفصلتر است و یا از دیگر کتابهای یهود نظیر هاگادا بهره بردهاست. در قرآن تصریح شدهاست که کسانی از مشرکین، به نوح آزار میرسانند؛ اما نوح به خدا دعا کرد. خدا به او دستور داد که یک کشتی بسازد. نوح را کشتی را میساخت، در حالی که قوم او، وی را مسخره میکردند. در قرآن، همچنین اشاره به فرزند ناصالح نوح رفتهاست که به کشتی درنیامد و هلاک شد. یک نگاهی هم به قوم لوط میکنیم ببینیم این قوم چگونه نابود شدند ؟ لوط(ع) از کلدانیان بود که در سرزمین بابل زندگی می کردند و آن جناب از اولین کسانی بود که در ایمان آوردن به ابراهیم(ع)گوی سبقت را ربوده بود، او به ابراهیم ایمان آورد و گفت: "انی مهاجر الی ربی". (1) در نتیجه خدای تعالی او را با ابراهیم نجات داده به سرزمین فلسطین، "ارض مقدس" روانه کرد: "و نجینا و لوطا الی الارض التی بارکنا فیها للعالمین" (2) پس لوط در بعضی از بلادآن سرزمین منزل کرد، (که بنا به بعضی از روایات و بنا به گفته تاریخ و تورات آن شهر سدوم بوده). مردم این شهر و آبادیها و شهرهای اطراف آن که خدای تعالی آنها را در سوره توبه آیه 70 مؤتفکات خوانده، بت می پرستیدند و به عمل فاحشه لواط مرتکب می شدند و این قوم اولین قوم از اقوام و نژادهای بشر بودند که این عمل در بینشان شایع گشت، (3) و شیوع آن به حدی رسیده بود که در مجالس عمومی شان آن را مرتکب می شدند (4) ، تا آنکه رفته رفته عمل فاحشه سنت قومی آنان شد و عام البلوی گردید و همه بدان مبتلا گشته، زنان بکلی متروک شدند و راه تناسل را بستند (5). "لذا خدای تعالی لوط را به سوی ایشان گسیل داشت". (6) و آن جناب ایشان را به ترس از خدا و ترک فحشاء و برگشتن به طریق فطرت دعوت کردو انذار و تهدیدشان نمود ولی جز بیشتر شدن سرکشی و طغیان آنان ثمره ای حاصل نگشت و جزاین پاسخش ندادند که اینقدر ما را تهدید مکن اگر راست می گویی عذاب خدا را بیاور، و به این هم اکتفاء ننموده تهدیدش کردند که: "لئن لم تنته یا لوط لتکونن من المخرجین (7) - اگرای لوط دست از دعوتت بر نداری تو را از شهرمان خارج خواهیم کرد"و کار را از صرف تهدیدگذرانده، به یکدیگر گفتند: خاندان لوط را از قریه خود خارج کنید که آنها مردمی هستند که می خواهند از عمل لواط پاک باشند. (8) 2 - عاقبت امر این قوم: جریان به همین منوال ادامه یافت، یعنی از جناب لوط(ع)اصرار در دعوت به راه خدا و التزام به سنت فطرت و ترک فحشا، و از آنها اصرار برانجام خبائث تا جایی که طغیانگری ملکه آنان شد و کلمه عذاب الهی در حقشان ثابت و محقق گردید، پس خدای عز و جل رسولانی از فرشتگانی بزرگ و محترم برای هلاک کردن آنان مامورکرد، فرشتگان اول بر ابراهیم(ع)وارد شدند و آن جناب را از ماموریتی که داشتند (یعنی هلاک کردن قوم لوط)خبر دادند، جناب ابراهیم(ع)با فرستادگان الهی بگومگوئی کرد تا شاید بتواند عذاب را از آن قوم بردارد، و ملائکه را متذکر کرد که لوط در میان آن قوم است، فرشتگان جواب دادند که ما بهتر می دانیم در آنجا چه کسی هست و به موقعیت لوط و اهلش از هر کس دیگر مطلع تریم و اضافه کردند که مساله عذاب قوم لوط حتمی شده و به هیچ وجه برگشتنی نیست. (9) فرشتگان از نزد ابراهیم به سوی لوط روانه شدند و به صورت پسرانی امرد مجسم شده،به عنوان میهمان بر او وارد شدند، لوط از ورود آنان سخت به فکر فرو رفت چون قوم خود رامی شناخت و می دانست که به زودی متعرض آنان می شوند و به هیچ وجه دست از آنان برنمی دارند، چیزی نگذشت که مردم خبردار شدند، به شتاب رو به خانه لوط نهاده و به یکدیگرمژده می دادند، لوط از خانه بیرون آمد و در موعظه و تحریک فتوت و رشد آنان سعی بلیغ نمود تابه جایی که دختران خود را بر آنان عرضه کرد و گفت: ای مردم!این دختران من در اختیارشمایند و اینها برای شما پاکیزه ترند پس، از خدا بترسید و مرا نزد میهمانانم رسوا مسازید، آنگاه از در استغاثه و التماس در آمد و گفت: آیا در میان شما یک نفر مرد رشید نیست؟مردم درخواست او را رد کرده و گفتند: ما هیچ علاقه ای به دختران تو نداریم و به هیچ وجه از میهمانان تو دست بردار نیستیم.لوط(ع)مایوس شد و گفت: ای کاش نیرویی در رفع شما می داشتم و یا رکنی شدید می بود و به آنجا پناه می بردم. (10) در این هنگام ملائکه گفتند: ای لوط ما فرستادگان پروردگار توایم، آرام باش که این قوم به تو نخواهند رسید، آنگاه همه آن مردم را کور کردند و مردم افتان و خیزان متفرق شدند. (11) فرشتگان سپس به لوط(ع)دستور دادند که شبانه اهل خود را برداشته و درهمان شب پشت به مردم نموده، از قریه بیرون روند و احدی از آنان به پشت سر خود نگاه نکندولی همسر خود را بیرون نبرد که به او آن خواهد رسید که به مردم شهر می رسد، و نیز به وی خبردادند که بزودی مردم شهر در صبح همین شب هلاک می شوند. (12) صبح، هنگام طلوع فجر، صیحه آن قوم را فرا گرفت و خدای عز و جل سنگی از گل نشاندار که نزد پروردگارت برای اسرافگران در گناه آماده شده بر آنان ببارید و شهرهایشان رازیر و رو کرد و هر کس از مؤمنین را که در آن شهرها بود بیرون نمود، البته غیر از یک خانواده هیچ مؤمنی در آن شهرها یافت نشد و آن خانواده لوط بود و آن شهرها را آیت و مایه عبرت نسل های آینده کرد تا کسانی که از عذاب الیم الهی بیم دارند با دیدن آثار و خرابه های آن شهرها عبرت بگیرند (13) و در اینکه ایمان و اسلام منحصر در خانواده لوط بوده و عذاب همه شهرهای آنان راگرفته، دو نکته هست: اول اینکه این جریان دلالت می کند بر اینکه هیچ یک از آن مردم ایمان نداشتند، و دوم اینکه فحشا تنها در بین مردان شایع نبوده بلکه در بین زنان نیز شیوع داشته، چون اگر غیر از این بود نباید زنها هلاک می شدند و علی القاعده باید عده زیادی از زنها به آن جناب ایمان می آوردند و از او طرفداری می کردند چون لوط(ع)مردم را دعوت می کرد به اینکه در امر شهوترانی به طریقه فطری باز گردند و سنت خلقت را که همانا وصلت مردان و زنان است سنت خود قرار دهند و این به نفع زنان بود و اگر زنان نیز مبتلا به فحشا نبودند باید دور آن جناب جمع می شدند و به وی ایمان می آوردند ولی هیچ یک از این عکس العمل ها در قرآن کریم درباره زنان قوم لوط ذکر نشده. و این خود مؤید و مصدق روایاتی است که در سابق گذشت که می گفت: فحشا در بین مردان و زنان شایع شده بود، مردان به مردان اکتفا کرده و با آنان لواط می کردند و زنان با زنان مساحقه می نمودند. 3 - شخصیت معنوی لوط(ع): لوط(ع)رسولی بود از ناحیه خدای تعالی بسوی اهالی سرزمین"مؤتفکات"که عبارت بودند از شهر"سدوم"و شهرهای اطراف آن(و بطوری که گفته شده چهار شهر بوده: 1 - سدوم 2 - عموره 3 - صوغر 4 - صبوییم) و خدای تعالی آن جناب را در همه مدائح و اوصافی که انبیای گرام خود را بوسیله آنها توصیف کرده شرکت داده است. و از جمله توصیف ها که برای خصوص آن جناب ذکر کرده این است که فرموده: "ولوطا اتیناه حکما و علما و نجیناه من القریة التی کانت تعمل الخبائث انهم کانوا قوم سوء فاسقین و ادخلناه فی رحمتنا انه من الصالحین" (14). 4 - داستان لوط و قومش در تورات: تورات در اصحاح یازدهم و دوازدهم از سفر تکوین می گوید: لوط برادر زاده"ابرام" (ابراهیم)و نام پدرش(که برادر ابرام باشد)"هاران بن تارخ"بود و هاران با برادرش ابرام در خانه تارخ در"اورکلدانیان"زندگی می کردند و سپس تارخ از"اور" بسوی سرزمین کنعانیان مهاجرت کرد و در شهر حاران اقامت گزید در حالی که ابرام و لوط با او بودند آنگاه ابرام به امر رب، از حاران خارج شد و لوط نیز با او بود و این دو مال بسیارزیاد و غلامانی در حاران به دست آورده بودند، پس به سرزمین کنعان آمدند، و ابرام پشت سر هم به طرف جنوب کوچ می کرد تا آنکه به مصر آمد و در مصر نیز به سمت جنوب به طرف بلندی های"بیت ایل"آمده و در آنجا اقامت گزید. لوط هم که همه جا با ابرام حرکت می کرد برای خود گاو و گوسفند و خیمه هایی داشت، و یک سرزمین جوابگوی احشام این دو نفر نبود بناچار بین چوپانهای او و چوپانهای ابرام دشمنی و نزاع درگرفت و از ترس اینکه کار به نزاع بکشد از یکدیگر جدا شدند، لوط سرزمین"دائره"اردن را اختیار کرد و در شهرهای دائره اقامت گزید و خیمه های خود را به"سدوم"انتقال دادو اهل سدوم مردمی اشرار و از نظر رب بسیار خطاکار بودند و ابرام خیام خود را به بلوطات ممراکه در حبرون بود نقل داد. در این زمان جنگی بین پادشاهان سدوم و عموره و ادمه و صبوییم و صوغر از یک طرف و چهار همسایه آنان از طرف دیگر درگرفت و پادشاه سدوم و دیگر پادشاهانی که با او بودندشکست خوردند و دشمن همه املاک سدوم و عموره و همه مواد غذایی آنان را بگرفت و لوط دربین سایر اسرا، اسیر شد و همه اموالش به غارت رفت، وقتی این خبر به ابرام رسید با غلامان خودکه بیش از سیصد نفر بودند حرکت کرد و با آن قوم جنگید و آنان را شکست داده، لوط را ازاسارت و همه اموالش را از غارت شدن نجات داد و او را به همان محلی که سکونت گزیده بودبرگردانید. تورات در اصحاح هجدهم از سفر تکوین می گوید: رب برای او(یعنی ابرام)دربلوطات ممرا ظهور کرد در حالی که روز گرم شده بود، و او جلوی در خیمه نشسته بود ناگهان چشم خود را بلند کرد و نگریست که سه نفر مرد نزدش ایستاده اند همینکه آنان را دید از در خیمه برخاست تا استقبالشان کند و به زمین سجده کرد و گفت: ای آقا! اگر نعمتی در چشم خودمی یابی پس، از بنده ات رو بر متاب و از اینجا مرو تا بنده ات کمی آب بیاورد پاهایتان رابشویید و زیر این درخت تکیه دهید و نیز بنده ات پاره نانی بیاورد دلهایتان را نیرو ببخشید سپس بروید چون شما بر عبد خود گذر کرده اید ما اینطور رفتار می کنیم همانطور که خودت تکلم کردی. بناچار ابرام به شتاب به طرف خیمه نزد ساره رفت و گفت: بشتاب سه کیل آرد سفیدتهیه کن و نانی مغز پخت بپز، آنگاه خودش به طرف گله گاو رفته، گوساله پاکیزه و چاقی انتخاب نموده به غلام خود داد تا به سرعت غذایی درست کند، سپس مقداری کره و شیر با آن گوساله ای که کباب کرده بود برداشته نزد میهمانان نهاد و خود در زیر آن درخت ایستاد تامیهمانان غذا بخورند. میهمانان پرسیدند: ساره همسرت کجا است؟ابرام گفت: اینک او در خیمه است. یکی از میهمانان گفت: من در زمان زندگیت بار دیگر نزد تو می آیم، و برای همسرت ساره پسری خواهد آمد.ساره در خیمه سخن او را که در پشت خیمه قرار داشت شنید و ابراهیم و ساره هر دو پیری سالخورده بودند و دیگر این احتمال که زنی مثل ساره عادتا بچه بیاورد قطع شده بودساره بناچار در دل خود خندید و در زبان گفت: آیا سر پیری بار دیگر متنعمی و بچه دار شدنی به خود می بینم با اینکه آقایم نیز پیر شده؟رب به ابراهیم گفت: ساره چرا خندید و چرا چنین گفت که آیا به راستی من می زایم با اینکه پیری فرتوت شده ام؟مگر بر رب انجام چیزی محال می شود؟من در میعاد در طول زندگی به سویت باز می گردم و ساره فرزندی خواهد داشت.ساره در حالی که می گفت: این بار نمی خندم منکر آن شد، چون ترسیده بود ابراهیم گفت: نه بلکه خندید. آنگاه مردان نامبرده از آنجا برخاسته به طرف سدوم رهسپار شدند ابراهیم(نیز) با آنهامی رفت تا بدرقه شان کند رب با خود گفت: آیا سزاوار است کاری را که می خواهم انجام دهم ازابراهیم پنهان بدارم؟با اینکه ابراهیم امتی کبیر و قوی است و امتی است که همه امت های روی زمین از برکاتش برخوردار می شوند؟نه، من حتما او را آگاه می سازم تا فرزندان و بیت خود را که بعد از او می آیند توصیه کند تا طریق رب را حفظ کنند و کارهای نیک کنندو عدالت را رعایت نمایند تا رب به آن وعده ای که به ابراهیم داده عمل کند. پس رب(به ابراهیم)گفت: سر و صدای سدومیان و عمودیان زیاد شده یعنی چیزهای بدی از آنجا به من می رسد و خطایا و گناهانشان بسیار عظیم گشته، لذا من خود به زمین نازل می شوم تا ببینم آیا همه این گناهانی که خبرگزاران خبر داده اند مرتکب شده اند یا نه و اگرنشده اند حداقل از وضع آنجا با خبر می شوم.آنگاه مردان(میهمانان ابراهیم)با او خدا حافظی کرده و به طرف سدوم رفتند و اما ابراهیم که تا آن لحظه در برابر رب ایستاده بود به طرف رب جلو آمد و پرسید آیا نیکوکار و گناهکار را با هم هلاک می کنی؟شاید پنجاه نفر نیکوکار در شهرسدوم باشد آیا آن شهر را یکجا نابود می کنی و به خاطر آن پنجاه نیکوکار که در آنجا هستند عفو نمی کنی؟حاشا بر تو که چنین رفتاری داشته باشی و نیکوکار را با گنهکار بمیرانی و در نتیجه خوب و بد در درگاهت فرق نداشته باشند، حاشا بر تو که جزا دهنده کل زمینی عدالت را رعایت نکنی؟ رب گفت من اگر در سدوم پنجاه نیکوکار پیدا کنم از عذاب آن شهر و همه ساکنان آن به خاطر پنجاه نفر صرفنظر می کنم. ابراهیم جواب داد و گفت: من که با مولا سخن آغاز کردم خاکی و خاکستری هستم ممکن است نیکوکاران پنج نفر کمتر از پنجاه نفر باشند و فرض کن چهل و پنج نفر باشد آیا همه شهر را و آن چهل و پنج نفر را هلاک می کنی؟رب گفت: من اگر در آنجا چهل و پنج نفرنیکوکار بیابم شهر را هلاک نمی کنم، ابراهیم دوباره با رب به گفتگو پرداخت و گفت: احتمال می رود در آنجا چهل نفر نیکوکار باشد رب گفت: بخاطر چهل نفر هم عذاب نمی کنم، ابراهیم با خود گفت حال که رب عصبانی نمی شود سخن را ادامه دهم چون ممکن است سی نفرنیکوکار در سدوم پیدا شود، رب گفت: اگر در آنجا سی نفر افت شود آن کار را نمی کنم. ابراهیم گفت: من که سخن با مولایم آغاز کردم برای این بود که نکند در آنجا بیست نفرنیکوکار باشد رب گفت: به خاطر بیست نفر هم اهل شهر را هلاک نمی کنم. ابراهیم گفت: (من خواهش می کنم)رب عصبانی نشود فقط یک بار دیگر سخن می گویم و آن سخنم این است که ممکن است ده نفر نیکوکار در آن محل یافت شود رب گفت: به خاطر ده نفر نیز اهل شهر را هلاک نمی کنم، رب بعد از آنکه از گفتگوی با ابراهیم فارغ شد دنبال کار خود رفت ابراهیم هم به محل خود برگشت. در اصحاح نوزدهم از سفر تکوین آمده که ملائکه هنگام عصر به سدوم رسیدند لوط درآن لحظه دم دروازه شهر سدوم نشسته بود چون ایشان را بدید برخاست تا از آنان استقبال کند وبا صورت به زمین افتاد و سجده کرد و به آنان گفت: آقای من به طرف خانه بنده خودتان متمایل شوید و در آنجا بیتوته کنید و پاهایتان را بشویید آنگاه صبح زود راه خود پیش بگیرید وبروید.آن دو ملک گفتند: نه، بلکه ما در میدان شهر بیتوته می کنیم.لوط بسیار اصرار ورزید وآن دو سرانجام قبول نموده با او به راه افتادند و به خانه او در آمدند لوط ضیافتی به پا کرد و نان و مرغی پخت، و آنان خوردند. قبل از اینکه به خواب بروند رجالی از اهل شهر یعنی از سدوم خانه را محاصره کردند، رجالی از پیر و جوان و بلکه کل اهل شهر حتی از دورترین نقطه حمله ور شدند و لوط را صدازدند که آن دو مردی که امشب بر تو وارد شده اند کجایند؟آنان را بیرون بفرست تا بشناسیمشان، لوط خودش به طرف درب خانه آمد و آن را از پشت ببست و گفت: ای برادران من شرارت مکنید اینک این دو دختران من در اختیار شمایند و با اینکه تاکنون مردی را نشناخته اندمن آن دو را بیرون می آورم، شما با آن دو هر عملی که مایه خوشایند چشم شما است انجام دهید و اما این دو مرد را کار نداشته باشید زیرا زیر سایه سقف من داخل شده اند. مردم گفتند: تا فلانجا دور شو، آنگاه گفتند: لوط یک مرد غریبه ای است که به میان ما آمده و اختیاردار ما شده، ای لوط!ما الان شری به تو می رسانیم بدتر از شری که می خواهیم به آن دو برسانیم، پس اصرار بر لوط را از حد گذراندند و جلو آمدند تا درب خانه را بشکنند و آن دو مرد میهمان دست خود را دراز کرده و لوط را به طرف خود در داخل خانه بردند و درب را به روی مردم بستند و اما مردان پشت در را، صغیر و کبیرشان را کور کردند و دیگر نتوانستند درب خانه را پیدا کنند. آن دو تن میهمان به لوط گفتند: غیر از خودت در این شهر چه داری، دامادها و پسران و دختران و هر کس دیگر که داری همه را از این مکان بیرون ببر که ما هلاک کننده این شهریم زیرا خبرگزاریها خبرهای عظیمی از این شهر نزد رب برده اند و رب ما را فرستاده تا آنان راهلاک سازیم.لوط از خانه بیرون رفت و با دامادها که دختران او را گرفته بودند صحبت کرده گفت: برخیزید و از این شهر بیرون شوید که رب می خواهد شهر را هلاک کند، دامادها به نظرشان رسید که لوط دارد مزاح می کند، ولی همین که فجر طالع شد دو فرشته با عجله به لوطگفتند: زود باش دست زن و دو دخترت که فعلا در اینجا هستند بگیر تا به جرم مردم این شهرهلاک نشوند ولی وقتی سستی لوط را دیدند دست او و دست زنش و دست دو دخترش را گرفته به خاطر شفقتی که رب بر او داشت در بیرون شهر نهادند. و وقتی داشتند لوط را به بیرون شهر می بردند به او گفتند: جانت را بردار و فرار کن وزنهار، که به پشت سر خود نگاه مکن و در هیچ نقطه از پیرامون شهر توقف مکن، به طرف کوه فرار کن تا هلاک نشوی.لوط به آن دو گفت: نه، ای سید من، اینک بنده ات شفقت را درچشمانت می بیند لطفی که به من کردی عظیم بود و من توانایی آن را ندارم که به کوه فرار کنم می ترسم هنوز به کوه نرسیده شر مرا بگیرد و بمیرم، اینک در این نزدیکی شهری است به آن شهرمی گریزم شهر کوچکی است(و فاصله اش کم است)آیا اگر به آنجا بگریزم جانم زنده می ماندرب بدو گفت: من در پیشنهاد نیز روی تو را به زمین نمی اندازم و شهری که پیشنهاد کردی زیر ورویش نکنم، زیر و رویش نمی کنم پس به رعت بدانجا فرار کن که من استطاعت آن را ندارم که قبل از رسیدنت به آنجا کاری بکنم به این مناسبت نام آن شهر را صوغر نهادند یعنی شهر کوچک. وقتی خورشید بر زمین می تابید لوط وارد شهر صوغر شد، رب بر شهر سدوم و عموره کبریت و آتش بارید، کبریت و آتشی که از ناحیه رب از آسمان می آمد و آن شهرها و همه اطراف آن و همه ساکنان آن شهرها و همه گیاهان آن سرزمین را زیر و رو کرد، زنش که نافرمانی کرد و از پشت به شهر نظر انداخت ستونی از نمک شد. روز دیگر ابراهیم به طرف این سرزمین آمده در برابر رب ایستاد و بسوی سدوم و عموره وبه سرزمین های اطراف آن دو شهر نظر انداخت، دید که دود از زمین بالا می رود مانند دودی که از گلخن حمام برمی خیزد، و چنین پیش می آمد که وقتی خدا شهرهای آن دایره(و آن افق) را ویران کرد به ابراهیم اطلاع داد که لوط را از وسط انقلاب و در لحظه ای که شهرهای محل اقامت لوط را ویران می کرد بیرون فرستاد(و خلاصه اینکه به ابراهیم اطلاع داد دلواپس لوطنباشد خدای تعالی او را نجات داده است). و اما لوط از صوغر نیز بالاتر رفت و در کوه منزل کرد و دو دخترش با او بودند، چون ازاقامت در صوغر نیز بیمناک بود لذا او و دو دخترش در غاری منزل کردند، دختر بکر بزرگ به(دختر)کوچکتر گفت: پدر ما پیر شده و در این سرزمین هیچ کس نیست که مانند عادت سایرنقاط به سر وقت ما بیاید و از ما خواستگاری کند بیا تا به پدرمان شرابی بنوشانیم و با او همخواب شویم و از پدر خود نسلی را زنده کنیم، پس پدر را شراب خوراندند و در آن شب دختر بزرگتر(بکر)به رختخواب پدر رفت و پدر هیچ نفهمید که دخترش با او خوابیده(جماع کرده و)برخاست، فردای آن شب چنین پیش آمد که بکر به صغیره گفت: من دیشب با پدرم خوابیدم امشب نیز به او شرابی می دهیم تو با او بخواب تا هر دو از او نسلی را زنده کنیم پس آن شب نیزشرابش دادند و دختر کوچک برخاسته با پدر جمع شد و پدر، نه از همخوابگی او خبردار شد و نه از برخاستن و رفتنش، نتیجه این کار آن شد که هر دو دختر از پدر حامله شدند. دختر بزرگتر(بکر)یک پسر آورد و نام او را"موآب"نهاد و این پسر کسی است که نسل دودمان موآبیین به او منتهی می شود و تا به امروز این نسل ادامه دارد. این بود ماجرای داستان لوط در تورات، و ما همه آن را نقل کردیم تا روشن شود که تورات در خود داستان و دروجوه غیر داستانی آن چه مخالفتی با قرآن کریم دارد. ادامه دارد... RE: مستند ویژه نابودی زمین ,ایا در سال 2013 از بین خواهیم رفت؟ - Amin_Mansouri - 12-26-2012 . این بود ماجرای داستان لوط در تورات، و ما همه آن را نقل کردیم تا روشن شود که تورات در خود داستان و دروجوه غیر داستانی آن چه مخالفتی با قرآن کریم دارد.در تورات آمده که فرشتگان مرسل برای بشارت دادن به ابراهیم و برای عذاب قوم لوطدو فرشته بودند ولی قرآن از آنان به"رسل"تعبیر کرده که صیغه جمع است و اقل جمع سه نفراست. و در تورات آمده که میهمانان ابراهیم غذایی را که او درست کرده بود خوردند ولی قرآن این را نفی کرده، می فرماید: ابراهیم وقتی دید میهمانان دست به طرف غذا دراز نمی کنندترسید. در تورات آمده که لوط دو دختر داشت ولی قرآن تعبیر به لفظ"بنات"کرده که صیغه جمع است و گفتیم که اقل جمع سه نفر است و در تورات آمده که ملائکه لوط را بیرون بردند و قوم را چنین و چنان عذاب کردند و زن او ستونی از نمک شد و جزئیاتی دیگر که قرآن از اینهاساکت است. و در تورات بطور صریح نسبت تجسم به خدای تعالی داده و نسبت زنای با محرم آن هم با دختران را به یک پیامبر داده ولی قرآن کریم، هم خدای سبحان را منزه از تجسم می داند و هم انبیاء و فرستادگان خدای را از ارتکاب گناه بری دانسته و ساحت آنان را از این آلودگیها پاک می داند. پی نوشت ها: 1) من بسوی پروردگارم مهاجرت می کنم."سوره عنکبوت، آیه 26" 2) سوره انبیاء، آیه 71. 3) سوره اعراف، آیه 80. 4 و 5) سوره عنکبوت، آیه 29. 6) سوره شعراء، آیه 162. 7) سوره شعراء، آیه 167. 8) سوره نمل، آیه 56. 9) سوره عنکبوت، آیه 32، سوره هود، آیه 76. 10) سوره هود، آیه 80. 11) سوره قمر، آیه 37. 12) سوره هود، آیه 81، سوره حجر، آیه 66. 13) با استفاده از سوره ذاریات، آیه 37 و سوره هایی دیگر. 14) و به یاد آر لوط را که ما به او حکم و علم داده و از قریه ای که اعمال خبیث و زشت عادتشان شده بود، نجات دادیم چون آنها مردم بد و فاسق بودند و ما لوط را داخل در رحمت خود نمودیم چون از صالحان بود."سوره انبیاء، آیه 74 و 75" قوم لوط واقعا چه بلایی بهشون نازل شد ؟ بعد از قوم لوط بازم یک قوم دیگه در ایتالیا کار قوم لوط رو انجام دادن و به عذابی سخت گرفتار شدن ! چگونه و چطور این اتفاق افتاد ؟ : اینکه شهر پمپی از صفحه زمین با چنین بلایی محو شد، بی هدف و اتفاقی نبوده است. اسناد تاریخی نشان میدهد که این مرکز هرزگی و فساد به آنچنان فحشایی محشور بود که حتی ... حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است. همان طور که خدا میگوید در سنت الهی تغییر وجود ندارد «مشرکان با نهایت تأكید به خدا سوگند خوردند كه اگر پیامبرى انذاركننده به سراغشان آید، هدایت یافتهترین امّتها خواهند بود امّا چون پیامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصلهگرفتن از (حق) چیزى بر آنها نیفزود اینها همه بخاطر استكبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود امّا این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مىگیرد آیا آنها چیزى جز سنّت پیشینیان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنّت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنّت الهى تغییرى نمىیابى»(سوره فاطر 42-43) شهر پمپی که نمایشی از انحطاط و سقوط اخلاقی امپراطوری روم بود به سر انجامی همانند قوم لوط دچار گردید. این شهر نیز به وسیله انفجارهای آتشفشانی کوه «وزوو» نابود شد آتشفشان وزوو سمبل کشور ایتالیا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است. کوه آتشفشانی وزوو اگرچه طی دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن را کوه اخطار گذارده اند. چنین نامی به دلیل فجایع و حوادثی بوده است که در تاریخ از این کوه به ثبت رسیده است. فاجعه ای که برای «سدوم و عمورا» روی داد شباهت زیادی به حوادث تخریب گر شهر پمپی داشته است. در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن شهر پمپی قرار دارد. مذاب وخاکستر ناشی از فوران آتشفشانی که دو هزار سال پیش روی داد حیات را از این شهر برچید. حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است. اینکه شهر پمپی از صفحه زمین با چنین بلایی محو شد، بی هدف و اتفاقی نبوده است. اسناد تاریخی نشان میدهد که این مرکز هرزگی و فساد به آنچنان فحشایی محشور بود که حتی فاحشه خانهها هم چنین شهرتی نداشتهاند. مردان به شکل کاملا عریان بر در فاحشه خانهها میایستادند. RE: مستند ویژه نابودی زمین ,ایا در سال 2013 از بین خواهیم رفت؟ - Amin_Mansouri - 12-26-2012 این بود ماجرای داستان لوط در تورات، و ما همه آن را نقل کردیم تا روشن شود که تورات در خود داستان و دروجوه غیر داستانی آن چه مخالفتی با قرآن کریم دارد.در تورات آمده که فرشتگان مرسل برای بشارت دادن به ابراهیم و برای عذاب قوم لوطدو فرشته بودند ولی قرآن از آنان به"رسل"تعبیر کرده که صیغه جمع است و اقل جمع سه نفراست. و در تورات آمده که میهمانان ابراهیم غذایی را که او درست کرده بود خوردند ولی قرآن این را نفی کرده، می فرماید: ابراهیم وقتی دید میهمانان دست به طرف غذا دراز نمی کنندترسید. در تورات آمده که لوط دو دختر داشت ولی قرآن تعبیر به لفظ"بنات"کرده که صیغه جمع است و گفتیم که اقل جمع سه نفر است و در تورات آمده که ملائکه لوط را بیرون بردند و قوم را چنین و چنان عذاب کردند و زن او ستونی از نمک شد و جزئیاتی دیگر که قرآن از اینهاساکت است. و در تورات بطور صریح نسبت تجسم به خدای تعالی داده و نسبت زنای با محرم آن هم با دختران را به یک پیامبر داده ولی قرآن کریم، هم خدای سبحان را منزه از تجسم می داند و هم انبیاء و فرستادگان خدای را از ارتکاب گناه بری دانسته و ساحت آنان را از این آلودگیها پاک می داند. پی نوشت ها: 1) من بسوی پروردگارم مهاجرت می کنم."سوره عنکبوت، آیه 26" 2) سوره انبیاء، آیه 71. 3) سوره اعراف، آیه 80. 4 و 5) سوره عنکبوت، آیه 29. 6) سوره شعراء، آیه 162. 7) سوره شعراء، آیه 167. 8) سوره نمل، آیه 56. 9) سوره عنکبوت، آیه 32، سوره هود، آیه 76. 10) سوره هود، آیه 80. 11) سوره قمر، آیه 37. 12) سوره هود، آیه 81، سوره حجر، آیه 66. 13) با استفاده از سوره ذاریات، آیه 37 و سوره هایی دیگر. 14) و به یاد آر لوط را که ما به او حکم و علم داده و از قریه ای که اعمال خبیث و زشت عادتشان شده بود، نجات دادیم چون آنها مردم بد و فاسق بودند و ما لوط را داخل در رحمت خود نمودیم چون از صالحان بود."سوره انبیاء، آیه 74 و 75" قوم لوط واقعا چه بلایی بهشون نازل شد ؟ بعد از قوم لوط بازم یک قوم دیگه در ایتالیا کار قوم لوط رو انجام دادن و به عذابی سخت گرفتار شدن ! چگونه و چطور این اتفاق افتاد ؟ : اینکه شهر پمپی از صفحه زمین با چنین بلایی محو شد، بی هدف و اتفاقی نبوده است. اسناد تاریخی نشان میدهد که این مرکز هرزگی و فساد به آنچنان فحشایی محشور بود که حتی ... حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است. همان طور که خدا میگوید در سنت الهی تغییر وجود ندارد «مشرکان با نهایت تأكید به خدا سوگند خوردند كه اگر پیامبرى انذاركننده به سراغشان آید، هدایت یافتهترین امّتها خواهند بود امّا چون پیامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصلهگرفتن از (حق) چیزى بر آنها نیفزود اینها همه بخاطر استكبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود امّا این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مىگیرد آیا آنها چیزى جز سنّت پیشینیان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنّت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنّت الهى تغییرى نمىیابى»(سوره فاطر 42-43) شهر پمپی که نمایشی از انحطاط و سقوط اخلاقی امپراطوری روم بود به سر انجامی همانند قوم لوط دچار گردید. این شهر نیز به وسیله انفجارهای آتشفشانی کوه «وزوو» نابود شد آتشفشان وزوو سمبل کشور ایتالیا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است. کوه آتشفشانی وزوو اگرچه طی دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن را کوه اخطار گذارده اند. چنین نامی به دلیل فجایع و حوادثی بوده است که در تاریخ از این کوه به ثبت رسیده است. فاجعه ای که برای «سدوم و عمورا» روی داد شباهت زیادی به حوادث تخریب گر شهر پمپی داشته است. در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن شهر پمپی قرار دارد. مذاب وخاکستر ناشی از فوران آتشفشانی که دو هزار سال پیش روی داد حیات را از این شهر برچید. حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است. اینکه شهر پمپی از صفحه زمین با چنین بلایی محو شد، بی هدف و اتفاقی نبوده است. اسناد تاریخی نشان میدهد که این مرکز هرزگی و فساد به آنچنان فحشایی محشور بود که حتی فاحشه خانهها هم چنین شهرتی نداشتهاند. مردان به شکل کاملا عریان بر در فاحشه خانهها میایستادند. شهر پمپی در روز ۱۹ اوت سال ۷۹ میلادی در پی فعالیت آتشفشانی کوه وزوو که ۲۸ ساعت ادامه داشت به زیر ۶ متر کوهی از مواد مذاب و خاکستر آتشفشانی رفت. از ۲۰هزار نفر جمعیت پمپی دو هزار نفر ناپدید شدند و مابقی آرام آرام مذاب و به تلی از مجسمههای سنگی تبدیل شدند. مذاب کوه وزوو به آنی تمامی شهر را از نقشه منطقه جاروب کرد. جالب ترین جنبه این حادثه آن است که هیچ کس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناک وزوو بگریزد. یک خانواده در حال صرف غذا در یک لحظه تبدیل به سنگ شده اند. زوجهای بسیاری پیدا شدند که در حین انجام اعمال شنیع بودهاند. صورت برخی از اجساد انسانهای سنگ شده که از داخل زمین کشف شده اند همچنان سالم و صحیح باقی مانده است صورت آنها حالت گیج و منگ دارد. مجهول ترین جنبه این حادثه در اینجاست که چگونه هزاران انسان بی آنکه چیزی بشنوند و یا ببینند منتظر میمانند تا مرگ آنها را دریابد. این بعد حادثه نشان میدهد که نابودی و محو شهر پمپی دقیقا مشابه همان حوادث ویرانگری است که در قرآن به آنها اشاره شده، زیرا قرآن زمانی که این حوادث را بازگو میکند به «نابودی ناگهانی» اشاره دارد. به عنوان مثال در سوره (یس) چنین توصیفی است : همه سکنه شهر به یک لحظه هلاک شدند. این وضعیت در آیه 29این سوره چنین میآید : « (بلكه) فقط یك صیحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند!» ؛ آیه 31 سوره قمر وقتی تخریب و نابودی قوم ثمود را بازگو می کند مجدادا به نابودی آنی اشاره میکند «ما فقط یك صیحه [صاعقه عظیم] بر آنها فرستادیم و بدنبال آن همگى بصورت گیاه خشكى درآمدند». مرگ مردم پمپی در یک لحظه رخ داد، همان گونه که در آیات بالا نقل شد. فاجعه هرچه بود،همه چیز به همان حالت اولیه و بدون تغییر باقیمانده است. در سال ۱۹۹۱نیمی از این شهر از زیر خاکستر بیرون کشیده شد ولی هنوز هم دو پنجم این شهر سوخته در زیر زمین است. هر ساله جمعیت زیادی از موزه طبیعی پمپی دیدن میکنند. میخواهیم یک بازدید علمی کنیم از کوه وزوو انجام بدیم : موقعیت کوه وزوو در نقشه ایتالیا وزوو در کامپانیا، در جنوب رشتهکوه آپنین و در شرق ناپل قرار دارد. این آتشفشان که ارتفاع آن ۱٬۲۸۱ متر است تنها آتشفشان اروپای قارهای است که در صد سال اخیر فوران داشته است؛ دو آتشفشان فعال دیگر ایتالیا (اتنا و استرومبولی) در جزیرهٔ سیسیل واقع هستند. موقعیت کوه وزوو در نقشه ایتالیا وزوو آتشفشانی از گونهٔ چینهای و و فورانهای آن از نوع پلینیایی هستند. دهانهٔ عظیم این آتشفشان ۴۰۰ متر قطر و ۳۰۰ متر عمق دارد. این راه هماکنون بسته است ولی تفتال تنها حدود ۱۰ کیلومتر با دهانهٔ آن فاصله دارد. با این که این آتشفشان مدتی است که فوران نمیکند، هنوز فعال است: سالانه حدود ۷۰۰ زمینلرزه در این ناحیه رخ میدهد و گازهایی از دهانهٔ آن خارج میشود. دانشمندان حفره تفتالی وزوو را حدود ۴۰۰ کیلومترمربع تخمین میزنند. به همین دلیل و با توجه به جمعیت زیاد شهرهای اطراف، این منطقه به طور دایم تحتنظر است. دامنهٔ این کوه از گدازههای فورانهای گذشته تشکیل شده است. گدازههای فوران سال ۱۹۴۴ هنوز به خوبی قابل رؤیت هستند و با گیاهان پوشیده نشده اند. در بخشهای کمارتفاع این دامنهها، پوشش گیاهی به صورت تاکستان است. تصویری از کوه وزوو : پلینی پدر که فرماندهٔ کشتیهای رومی و همچنین عمو و پدرخواندهٔ پلینی پسر بود، پس از انفجار، به منظور مطالعهٔ فوران از نزدیک و همچنین تلاش برای نجات بازماندگان، به سمت استابیا حرکت میکند. او پس از گذراندن اجباری شب در این شهر، با همراهانش تصمیم به بازگشت به سوی ساحل میگیرد، و به دشواری راه خود را از میان باران خاکستر و غبار به ساحل مییابد. با این وجود، تلاطم شدیذ آب دریا در اثر زمینلرزههای پیدرپی، مانع از گریز آنها میگردد؛ و پلینی پدر سرانجام جان میسپارد. بدن او، در ۲۶ اوت که ستون دود و خاکستر اندکی پراکنده شده و پرتوهای نور را از خود عبور میدهند، بدون هیچ جراحت خاصی کشف شد. پلینی پسر در نخستین نامهٔ خویش به تاسیتوس، مرگ عموی خود را بر اثر استنشاق گازهای سمی دانسته است. با این وجود، استابیا در ۱۶ کیلومتری کوه وزوو قرار داشت. به علاوه، همراهان او جان سالم به در بردند. به همین علت، امروزه گمان میرود که او در اثر سکتهٔ قلبی یا مغزی جان باخته باشد. تصویری از اتشفشان باز سازی شده : فوران روز ۲۴ و ۲۵ اوت سال ۷۹ پس از میلاد موجب مدفون شدن شهرهای پمپیی، هرکولانوم، اوپلونتیس و استابیا زیر لایهای از خاکستر شد. این حادثه حدود ۳۰٬۰۰۰ کشته به همراه داشت. در کند و کاوهایی که در شهر پمپیی انجام گرفته شده است، حدود ۱٫۱۵۰ جنازه، و در هرکولانوم ۳۵۰ جنازه کشف شده است. گمان میرود که جمعیت این دو شهر به ترتیب قبل از وقوع این حادثه بین ۱۰٬۰۰۰ تا ۲۵٬۰۰۰ و حدود ۵٬۰۰۰ بوده باشد. ۳۸٪ قربانیان این فوران در پمپیی توسط خاکستر مومیایی شده، که بیشتر آنها در خانههای خود کشف شده اند. گمان میرود که آنها در اثر فروریزش سقفها کشته شده اند. ۶۲٪ آنان نیز در اثر بهمنهای داغ غبار و گاز، استنشاق خاکستر و ریزش تکههای ریز و درشت سنگ از آسمان جان باختند. برخلاف جنازههایی که در هرکولانوم کشف شده اند، معاینهٔ اسکلتها و لباسها نشان میدهند که احتمال این که ساکنین شهر پمپیی در اثر دماهای بالا مرده باشند بسیار کم است. محل نگاهداری قایقها در شهر هرکولانوم. تعداد زیادی جنازه در این قسمت شهر کشف شده اند. در مقابل، با وجود این که هرکولانوم فاصلهٔ کمتری نسبت به دهانهٔ آتشفشان داشت، به علت وزش باد از ریزش تکههای سنگ و خاکستر در امان ماند. لیکن بهمنی بسیار داغ و با ارتفاع ۲۳ متر این شهر را دربر گرفت. اسکلتهای زیادی که در زیر دروازهها یافته شده اند، و همچنین کشف چوبهای کربنیزه شده در ساختمانها این احتمال را نشان میدهند که اغلب مردم این شهر در اثر دماهای بسیار بالا جان باخته باشند. پس از فوران سال ۷۹، شهرهای پمپیی و هرکولانوم بازسازی نشدند، هرچند بازماندگان و همچنین دزدان برای نجات زخمیان و برخی اشیاء تلاش کردند. سپس این شهرها به فراموشی سپرده شدند، تا این که در قرن هجدهم به طور کاملاً اتفاقی دوباره کشف شدند. سایر فورانها اتشفشان کوه وزوو : از سال ۷۹ میلادی تا کنون، وزوو بیش از ۳۰ فوران داشته است. این آتشفشان در اواخر قرن سیزدهم به مدت چند صد سال غیر فعال بود، تا این که دوباره در سال ۱۶۳۱ بیدار شده و وارد یک مرحلهٔ جدید همراه با انفجارهایی بسیار شدید و مخرب گشت. فوران سال ۱۹۰۶ موجب مرگ بیش از ۱۰۰ نفر گشت، و بیشترین مقدار گدازهای که تا کنون برای وزوو ثبت شده بود به بیرون فرستاد. آخرین فوران این آتشفشان در سال ۱۹۴۴ بوده است، که موجب تخریب ۴ دهکده و ۸۸ هواپیمای جنگی شد. RE: از اغاز هستی تا پایان هستی ,از مایاها تا پیش گوها (مستند ویژه پایان دنیا) - Amin_Mansouri - 12-26-2012 مقاله ویژه ما در بخش علمی فروم پارسی کدرز بود. مباحث هنوز ادامه دارند و مستند زیر که از پخش شده است ,نابودی زمین ,قوم مایا ,نستراداموس و تمامی چیزهای که باید بدونید , و ایا در سال 2013 اتفاقی برای انسان خواهد افتاد؟ شایعه ها و واقعیت ها رو بفهمید : این مستند که با کیفیت خوب برای شما فشرده شده است و با حجم 180 مگابایت بصورت لینک مستقیم برای شما ارائه شده است. برای پخش مستند از نرم افزار kmplayer استفاده کنید. دانلود مستند با حجم 180 مگابایت : لینک دانلود : کد: http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://lifechat.persiangig.com/other/Payan-Donya(www.parsicoders.com).zip [ کلیپها و مستندهای دیگر به زودی برای اپلود ارائه خواهد شد. کلیپ مخفیگاه زرتشت (غار) ترکیه : کد: http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://lifechat.persiangig.com/other/makfighah-zartosht-turkie(www.parsicoders.com).rar RE: از اغاز هستی تا پایان هستی ,از مایاها تا پیش گوها (مستند ویژه پایان دنیا) - arashufo - 01-11-2013 خیلی کامل و جالب بود کلیپ مخفی گاه زرتشت پاک شده RE: از اغاز هستی تا پایان هستی ,از مایاها تا پیش گوها (مستند ویژه پایان دنیا) - Amin_Mansouri - 01-11-2013 درود لینک رو اصلاح کردم. سپاس از شما ارش جان |